
در این مقاله شما را با معماری پیش از پارسی آشنا می کنیم. ابتدا به تاریخچهای کوتاه می پردازیم.
تاریخچه معماری پیش از پارسی
تا پیش از کوچ آریاییان به ایران، تیرهها و ملتهایی نهچندان شناختهشده در ایران زندگی میکردند که معماری پیشرفتهای داشتند. تپه زاغه یکی از مراکز اولیه استقرار کشاورزی در ایران است. این مکان در دشت قزوین قرار دارد و آثار مهمی از اواخر هزارۀ هشتم تا اواسط هزاره پنجم پیش از میلاد در آن بهدستآمده است. آنچه در زاغه بهوسیله باستانشناسان بزرگ ایرانی یافت شده است و به جهان تاریخ هنر معرفیشده، در نوع خود یکی از قدیمیترین مراکز استقرار با ویژگیهای مهم معماری و هنری است.
نخستین مکانهای استقرار مردم
در بیشتر نوشتههای تاریخی، بخصوص تاریخ معماری و هنر، به دو مرکز در منطقه خاورمیانه بهعنوان نخستین مکانهای استقرار مردم متمدن اشاره میشود:
- چتل هویوک در ترکیه کنونی
- اریحا در اردن
از ویژگیهای معماری این دو مکان، بافت متراکم مجموعه، ترکیب انواع خانهها و ساخت معابد است.
سه ویژگی مهم در زاغه
در مجموعه زاغه حدود ۲۱ خانه بهدستآمده است. انتخاب جهت این خانهها که بیشتر نقشهای چهارگوش دارند، بسیار موضوع مهمی است. جهت طولی این خانههای مستطیل شکل در نقشه، شمال شرقی به جنوب غربی و یا بالعکس میباشد. انتخاب این جهت با توجه به جهت بادهای دائمی راز و مه دشت قزوین بوده است. در اینجا عرض خانهها در مقابل بادها قرار میگرفته که دارای سطح کمتری بودهاند. این جهت مانع نفوذ بادهای یادشده (باد راز باد گرم کویری و باد مهباد سرد) میشد.
از میان بقایای ۲۱ خانه مسکونی که در بافت روستا مشخص گردید، فقط یکخانه با ورودی غربی یافت شد. در مقابل در ورودی و برای احتراز از نفوذ باد سرد مه یک بادشکن چینهای ساختهشده بود. هرچند که خانههای زاغه ترکیب مشابه میان سرا (حیاط) و فضاهای ساختهشده اطراف آن رادارند اما باستانشناسان انواع گونههای خانه را در این بافت مشخص کردهاند. فضای باز این خانهها بهمنزله میان سرا استفاده میشد و فضاهای سرپوشیده شامل اتاق اصلی، انبار و آشپزخانه میشده است.
گونههای بهدستآمده به شرح زیر است:
۱. خانههایی با بیش از یک محوطه روباز که متعلق به خانوارهای با پایه اقتصاد دامداری بوده است.
۲. خانههایی با بیش از یک واحد مسقف برای خانوارهایی که با پایه اقتصادی دامداری بودهاند.
٣. خانههای دارای فضاهای مسکونی، دامی و انبار کشاورزی برای خانوارهایی با پایه اقتصادی دامداری و کشاورزی.
۴. خانههایی کوچک با یک اتاق نشیمن و یک انباری کوچک و حیاط برای خانوارهایی که از طریق کار کردن برای سایر گروهها امرارمعاش میکردهاند.
مصالح ساختمانی پرکاربرد در ساخت زاغه
بنایان زاغه گل را که فراوانترین و قابلدسترسیترین مصالح ساختمانی بوده بهصورت چینه و خشت خام به کار میبردند. ماده چسبانندهی خشتها و چینهها را مواد گیاهی نظیر کاه و سبزی خردشده که گاهی با شن مخلوط بودند، تشکیل میداد. خشتها را دراز و باریک و با دست و بدون استفاده از قالب خشتزنی میساختند.
دیوارهای جداکننده را به شکل چینه میساختند، پوشش (آسمانه) متکی به دیوارهای چینهای میشد، سطح دیوارها و کف قسمتهای آسمانه با لایهنازکی از کاهگل اندود میشد. در برخی موارد رویاندود سطح دیوارها بارنگ تزیین میشد. نقوش تزیینی دیوارها هندسی شکل و به رنگهای قرمز و سفید و سیاه و زرد بودهاند.
بافت و شبکه معماری مکشوفه در تپه زاغه یکی از نمونههای کمنظیری میباشد که در فعالیتهای باستانشناسی تاکنون آشکارشده است. در بقایای معماری تپه زاغه که معرف یک مجتمع کشاورزی و صنعتی نسبتاً پیشرفتهای با ضوابط و عناصر فرهنگی خاصی میباشد. واحد بزرگ ساختمان منقوش منحصربهفرد است. ساختمان معبد منقوش به شکل هندسی ساخته نشده و ابعاد کاملاً مشخص و یکنواختی ندارد. در داخل ساختمان سکوهایی در نقاط مختلف آن ساختهشده است.
کاربرد ساختمان منقوش معبد
این ساختمان احتمالاً برای مراسم خاصی که با طرز عقاید و مذهب، حکومت و زندگانی اجتماعی آنها ارتباط داشت، مانند معبد، مرکز اجتماع و یا محل مشورت و دادوستد مورداستفاده قرار میگرفت. در داخل معبد تعداد نه سکو قرار دارد. همچنین تقریباً در وسط معبد و بر روی کف زمین محل بزرگی برای برافروختن آتش ساختهشده بود. این محوطه بهصورت دایره بزرگی ساختهشده است.
در گوشه شمالی غربی معبد اجاقی کاملاً منظم ساختهشده است. این اجاق احتمالاً برای کباب کردن گوشت حیوانات مورداستفاده قرار میگرفت. این ساختمان به وضع خاصی تزیینشده است. نقاشی و تزئیناتی که تاکنون در سطح دیوار آشکارشده از دورنگ مشکی و سفید تشکیلشده که بر روی زمینه گل اخری نمایش و زیبایی خاصی دارد. بر بدنه شرقی ساختمان یک نوار بینی پهن در سرتاسر دیوار ادامه داشت. حاشیه تزیینی بهصورت نوار کنگرهداری تنظیمشده بود.
برای تزیینات بیشتر، علاوه بر رنگآمیزی در دیوارهای معبد، سر بزکوهی نیز روی دیوار کار گذاشتهشده بود. اینها فقط جنبه تزیینی نداشته و احتمالاً با عقاید خاص مذهبی این اقوام رابطه داشته است.
فرهنگ و معماری جذاب تمدن ایلامی
ایلامیان مردمی بودند که نژادشان ناشناخته مانده است. آنها تا حدودی از فرهنگ سومری تأثیر پذیرفته بودند و همچون آنها به چند خداباور داشتند. ایلامیان از هزاران سال پیش در دشت خوزستان خانه گزیده بودند و فرمانروایی داشتند. آنها همیشه در برابر حملات ساکنین بینالنهرین بخصوص آشوریان بودند و سرانجام در میانه سده هفتم پیش از میلاد به دست آنها برافتادند.
مرکز تمدن ایلامی شهر شوش بود که تاریخی چند هزارساله داشت و دارای همه عناصر حکومتی بود مانند، ارگ و بهویژه یک نیایشگاه بنام زیگورات که شباهت نزدیکی به معماری پیشرفته سومریان دارد. در هفتتپه خوزستان، بازمانده معماری ایلامی هنوز برجاست و نمودار پیشرفت در فن ساختمان است ساختمانهای آنها طرحی راستگوشه داشت و آسمانهها بیشتر دارای تاق ضربی بود و همچنین از تیر و آسمانه تخت هم بهرهگیری میکردند.
معماری نیایشگاه یا زیگورات چغازنبیل
یکی از بازماندههای ارزشمند معماری ایلامی نیایشگاه یا زیگورات چغازنبیل در نزدیکی شوش است که از ۱۲۵۰ پیش از میلاد برجایماند. این ساختمان دارای چند آشکوب است که همگی از خشت ساختهشده و روی آن با آجر نماسازی شده است. هر آشکوب از زیری کوچکتر شده و ساختمان را پلهپله نشان میدهد.
گفتهشده این ساختمان ازنخست دارای یک اشکوب بوده که گرداگرد یک میان سرا ساختهشده بوده و سپس سکوهای بعدی درون میان سرا، هرکدام بهطور جداگانه بالا آورده شدهاند. از آجر لعابدار آبی و سفید در نما بهرهگیری شده و روی آجرها خط میخی کندهشده است. در نزدیکی این نیایشگاه، ساختمان پالایش آب شهر ساختهشده بوده که نمودار پیشرفت تمدن ایلامی است.
از دید نیارشی، یکی از کهنترین تاقهای تیزه دار هنوز در چغازنبیل و آرامگاههای پیرامون آن برجایمانده است. روش ویژه آجرچینی تاق به گونه “هره” است که به آن رومی میگویند. شاید نخستین بار در آرامگاههای بیرون شهر دورانتاش با آجرهای بزرگ و ملات قیر طبیعی ساختهشده و اینزمانی بوده که رومیان زندگی ابتدایی داشتهاند. ساخت مایه آنها بیشتر خشت و آجر و ساروج و دیگر ملاتها بوده است.
موقعیت مکانی نیایشگاه زیبای چغازنبیل
ایلام تمدنی تقریباً ناشناخته مانده است. بااینوجود، آنها در میان مردم و خاور نزدیک، فرهنگی برجسته و تاریخی داشتند که بیشتر از دو هزار سال را در برمیگیرد. قسمت شرقی شوش زیر خاکریزهایی قرارگرفته که صدها متر طول و در قسمتهایی حدود ۴۰ متر ارتفاع دارد. این کوه خاکریز تمامی آن چیزی است که از شهری که روزی شهر مهمی بوده، برجا مانده است.
چغازنبیل در فاصله ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی شوش، نهچندان دور از ساحل طرف راست رود دز، قرار دارد. شاه اونتاش ناپریشادر حدود ۱۲۵۰ ق. م در آنجا یک شهر مقدس (دورانتاش) را بنا گذاشت که در مرکز آن برج بلند چند پلهای (به بابلی زیگورات) قرار داشت. هر تلاشی برای ردیابی نژاد ایلامی با دشواری مواجه میشود.
هر چه منابع موجود را بیشتر بررسی میکنید، بیشتر این تصویر را پیداکرده که ایلامیها، ایلامی بوده و نژادی با استقلالی خدشهناپذیر دارند. اطلاعات درباره زندگی روزمره آن را از مهرهای سومین هزاره میتوان یافت. طبق این مهرها سیلوها از خشت خام ساختهشده و بهوسیله یک دسته طولانی از گنبدها پوشانده شده است. قسمت خارجی دارای شیارهایی است که میان این شیار و سقف صاف سیلو یک دسته از سوراخهای هواکش قرارگرفته است.
مقصدهای مطلوب زیارتگاههای ایلامیان چه ویژگیهایی داشتند؟
مقصد مطلوب مسافرتهای زیارتی در میان ایلامیان چون دیگر اقوام در بینالنهرین، مکانهایی مرتفع، یا معبد بلندی در شهر یا زیارتگاهی در قله یک کوه در فاصلهای دور، در روستا، بود. از این، نمونه معبدی است که در شکوه سادگیاش در دهکده ستولان، بین باشت و نورآباد و درواقع در میان انشان، محفوظ ماند. ایلامیان به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشته و وقتی یک ایلامی میمرد، حتی اگر فقیر در قبرش یک کوزه یافت میشد.
ورودی معابد ایلام بهوسیله مجسمههای شیر، گاو نر و نوعی سگ محافظت میشد. احتیاجی نبود که این مجسمهها ابعاد عظیمی داشته باشد. در ایلام قديم معبدی بهصورت یک بنای مربعمستطیل مرتفع بر یک شالوده ایوان دار ساختهشده که مربوط به یک مهر متعلق به هزاره سوم قبل از میلاد است. آجرکاری قسمت جلو دارای روزنههایی بوده و در قسمت پشت ممکن است پلکانهایی برای دستیابی به معبد وجود داشته باشد.
در خود معبد دو چارچوب در بلند را میبینیم که فقط در سمت چپی این دو عملاً بهعنوان در ورودی مورداستفاده قرار میگرفته است. یک پرده نیای آن را تا حدی از نور آفتاب محافظت میکرده، درعینحال در سمت راست ممکن است فقط یک در ظاهری باشد. آسمانه معبد صاف و متشکل از چند ردیف تیرچوبی بود. درون معبد بهوسیله یکدسته پنجرههای مربع شکل که میان درب و سقف قرار داشت، روشن و تهویه میشد.
منحصربهفردترین و زیباترین ویژگی معبد
جالبترین ویژگی معبد سه شاخ بزرگ میباشد که در هر طرف دیوارهای معبد نصبشده است. سنگ نبشههای ایلامی میانه، ثابت میکند که این شاخها جزء مهمی از هر معبد را میساختند چون نماد الوهیت بود. به نظر میرسد که ایلامیان بهعنوان یک اصل، از طریق مورب نه مستقیم، وارد معابد خود میشدهاند، برای نمونه هیچیک از هفت دروازه چغازنبیل و هیچیک از مسیرها مستقیماً بهطرف معابد زیگورات نمیرود، چراکه این امر و این معابد تلقی میشده است.
زیگورات بهوسیله دیواری احاطهشده بود، داخلترین سه دیواری که در دورانتاش قرار داشته، هفت دروازه داشت. بزرگترین دروازه از این هفتتا دروازه شماره چهاردر طرف سمت جنوب شرقی در طرف راست “دروازه گاری” میباشد که به دروازه شاه نامگذاری شده است. همه دروازهها آجرفرش شدهاند. در کنار دروازهها معابدی برای خدایان قرار داشت. برای نمونه معبد خدایی بنام هومبان در کنار دروازه هفت قرار دارد.
بزرگترین نمونه معماری ایلام
بزرگترین نمونه معماری ایلام، زیگورات چغازنبیل است. زیگوراتهای بینالنهرین، حتی بزرگترین آنها در اور، بهمراتب از زیگورات ایلام درهمشکستهتر و جبرانناپذیرتر میباشد. علاوه بر این، روشن است که هر جا محل و شکل زیگوراتها مطرح بوده، ایلامیان مستقل الرأي به میزان قابلتوجهی از بینالنهرینیها فاصله گرفتهاند.
طراحی خاص معبد زیگورات
طرح اصلی
طرح اصلی زیگورات مربعی با اضلاع ۱۰۵ متر است. گوشههای مربع اصلی دقیقاً در جهت چهار جهت اصلی میباشد. زیگورات دور انتاش در دو مرحله زمانی مجزا ساخته شد. اولین مرحله ساختمان، فقط یک قسمت از محوطه میباشد، که ساختهشده است. اولین طبقه زیگورات که مربعی به ارتفاع ۸ متر بود، در اطراف یک محوطه داخلی و با آجرهای پخته مفروش شده بالا رفته بود، این طبقه در سه طرف ۸ متر ارتفاع داشت و در طرف چهارم، طرف شمال شرق، ۱۲ متر، میتوان آن را با تفکیک از قسمت جنوب شرقی یا قسمت شاه، قسمت تماشاگران نامید.
طبقه اول
مربع طبقه اول ۲۸ اتاق دارد که به بسیاری از آنها فقط از طریق پلکانهایی که از طبقات بالا میآید، میتوان دسترسی داشت. در مرحله دوم ساختمان، طبقات دوم، سوم و چهارم زیگورات ساختهشدهاند. هر طبقه از روی سطح محوطه جداگانه ساختهشده و بالا رفته، بهطوریکه از طبقه اول بهصورت چند قوطی توی هم به نظر میرسیده است. روی طبقه چهارم، بزرگترین بنا، معبد بزرگ اینشوشیناک قرار میگرفت. هیچچیز جز کاشیهایی که از آن سقوط کرده بر جای نمانده است.
طبقه چهارم معبد زیگورات
سطح طبقه چهارم مربعی به اضلاع ۳۵ متر بود و بنابراین معبد عالی (بالا) ممکن است ابعادی بهاندازه ۲۰x۲۰ متر داشته باشد. کف طبقه چهارم احتمالاً در ارتفاع ۵ و ۴۲ متری قرارگرفته بوده، شواهدی در دست است که زیگورات عرضی دو برابر ارتفاعش داشته و اگر این امر درست باشد، طبقه چهارم ارتفاعی برابر ۵ و ۲۵ متر داشته است. بهاینترتیب میتوانیم برای معبد بالا ارتفاعی برابر ۱۰ متر در نظر بگیریم که بهاینترتیب عرض آن دو برابر ارتفاعش خواهد شد.
در وسط هر یک از چهار طرف زیگورات یک مجموعه پلکان وجود دارد. همه این پلکانها به طبقه اول منتهی میشود و در طرف شمال شرق و طرف شمال غرب، فقط تا طبقه دوم منتهی میگردد. از این میان پلکانهای قسمت جنوب شرق به نظر میرسد جالبترین آنها بوده است. این پلکانها در مقابل دروازه شاه در زیگورات شروع میشود و مستقیماً به طبقات اول، سوم و چهارم میرسد؛ و بالاخره یک پلکان پنجم در طبقه چهارم به در ورودی معبد بالا منتهی میشد.
معماری ساختمانهای تمدن ارارتوها
در سدههای نهم و هشتم ق. م در شمال باختری ایران و خاور آناتول، اقوام ارارتو بافرهنگی پیشرفته زندگی میکردند. آنها بومیانی بودند که پیش از کوچ آریاییها در ایران زندگی میکردند. تمدن آنها از تمدنهای آشوری و بابلی گرفتهشده بود. آنها تا اواخر سده هفتم ق.م که ارمنیها حکومت وان را برانداختند و حکومت کردند.
روش نیارشی ساختمانهای ارارتوها، تیر و ستون با آسمانه تخت بوده است. ساختمانهای آنها چهارگوش بوده و نیایشگاههایی با تالاری ستوندار داشتند که بیشتر بر روی سکو ساخته میشد. آنها ستونها را با سرستونهای پیچکدار میآراستند و ساخت مایه (مصالح) اصلیشان سنگ و چوب بود.
آنها گونهای ساختمان داشتند بنام ” کلاوه” که ساختمانهایی دوطبقه بودند و به دلیل امنیت تنها در طبقه بالا زندگی میکردند و با نردبان به آن دسترسی داشتند. طبقه پایین انبار بوده است. از نمونههای ساختمانهای ارارتویی میتوان آثار تپه حسنلو از سده نهم ق.م و دژهای پیرامون دریاچه وان را نام برد.
برای طراحی داخلی، طراحی نقشه و طراحی نما ساختمان می توانید سفارش خود را به صورت آنلاین در سایت ما ثبت کنید!!