سبد خرید
0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

تلفن گویا: 034-34370360

باغ پاسارگاد یادگار زمان هخامنش

موقعیت مکانی باغ پاسارگاد

باغ پاسارگاد یا به گفته مردم شهر مادر سلیمان، میان شیراز و اصفهان جای دارد و در زمان هخامنشیان باغی بوده است دربرگیرنده چندین ساختمان: دو کاخ با طرح کاملاً ایرانی، شامل تالاری ستون‌دار و بزرگ در میان دو اندام شبیه به ایوان در دو طرف آن. نقشه کلی آن شبیه به حرف H است و در دو سوی یکی از ایوان‌ها دو اتاق نیز وجود دارد. در پیرامون آن انواع آب‌نماهای بسیار زیبا با فواره و حوض ساخته‌شده بوده است.

در میان این باغ، ساختمان دیگری بوده که شاید جنبه مذهبی داشته است. در آستانه درگاه آن، سنگی می‌باشد که کوروش را نشان می‌دهد و در بالای سر او شکل ذوالقرنین است، پلی نیز بر روی جوی یا رودخانه‌ای ساخته‌شده بوده که اکنون ویران‌شده است. البته گمان می‌رود ساختمان پل، تاقی نبوده و تیرپوش بوده است.

یکی دیگر از ساختمان‌های قابل‌توجه در نزدیکی پاسارگاد سکویی از سنگ‌های تراش می‌باشد که جایگاه نیایش بوده است. به گفته هرودت، ایرانیان آن زمان در ساختمان سرپوشیده عبادت انجام نمی‌داده‌اند؛ اما درشوش برعکس آن آیین‌های دینی یا جشن‌هایی که جنبه مذهبی داشته‌اند درجایی بنام “آپدانه” انجام می‌گرفته است. ساختمان آپدانه شوش الگوی آتشکده‌هایی شد که زمان ساسانیان به بعد ساخته می‌شد که از آن‌ها ویرانه‌هایی بجا مانده است. اتاقی با چهارستون که بعدها به‌صورت گنبد خانه‌درآمد.

 

 

موقعیت مکانی باغ پاسارگاد

 

تاریخچه معماری و زندگانی کورش کبیر

کوروش بزرگ احتمالاً در جنگی در شمال شرقی ایران کشته شد و استخوان‌های او را پس از مرگ (۵۲۹ پ.م) به آرامگاهش در پاسارگاد آوردند. معماری دوره نخستین شیوه پارسی برگرفته از ارارتوها بود. نیز با حملاتی که کوروش و پسرش کمبوجیه به مصر داشتند، مقابر هرمی شکل مصری را دیدند. به گمان فروان این دو الگو باهم بر روی معماری این ساختمان تأثیر گذاشته است تا آنجا که آسمانه را شیب‌دار ساخته‌اند.

برخی بر این باورند که میان دو سنگ خرپشته آن جسد داریوش گذاشته‌شده بود که این سخن درستی نیست و درون استودان تنها حوضچه‌ای سنگی، به‌صورت جدا بوده است. پروفسور استرناخ درباره باغ‌های پاسارگاد می‌نویسد: در جریان برپایی یک پایتخت یادمانی که نشان‌دهنده اقتدار هخامنشیان بود، کوروش با بلندپروازی یک باغ را نیز در برنامه ساختمانی خود گنجاند. باغ‌های سلطنتی آشور و بابل همواره بخشی مجزا یا مکمل برای کاخ بوده‌اند، اما می‌بینیم که کاخ‌های کوروش با ایوان‌های طویل و فضای باز اطراف خود به‌عنوان بخشی مکمل از طرح مفصلی به‌کاررفته‌اند که در آن، به تعبیری خود باغ به‌صورت اقامتگاه سلطنتی درمی‌آید.

طریقه آبیاری باغ پاسارگاد

در داخل محدوده طرح نوین کوروش شماری آبگذر سنگی وجود دارد که نه‌تنها نشان‌دهنده یک باغ رسمی‌اند، بلکه همان‌گونه که شکل نشان می‌دهد به ترکیب بخش‌های مختلف محدوده کاخ به‌صورت واحد کمک می‌کنند. از این آبگذرها به شیوه هخامنشی در بهترین شکل خودساخته شده‌اند تا دوام یابند. آن‌ها از بلوک‌های خوش‌تراش و متصل‌به‌هم سنگ‌آهک تشکیل‌شده‌اند و به شایستگی با معماری خوش‌دست کاخ‌های مجاور همسانی دارند.

آب لازم برای آبیاری باغ به‌آسانی در دسترس بوده است. ازجمله منابع محلی آب، مجاری دائم بود که دامنه شرقی “تل تخت” را می‌پوشاند و سپس مستقیماً به‌سوی قلب محدوده کاخ پیش می‌رفت. همچنین باید توجه داشت که این آبگذرها که از سنگ‌های سفید و براق ساخته‌شده‌اند فقط جنبه تزیینی نداشته‌اند. تقریباً به‌طور یقین می‌توان گفت که آن‌ها نقش مهمی در آبیاری باغ سلطنتی پاسارگاد داشته‌اند. حوضچه‌های کوچک مربع شکل برای پر کردن مخازن آب به کار می‌رفتند.

 

 

طریقه آبیاری باغ پاسارگاد

 

ساختار و ویژگی منحصربه‌فرد باغ

اکنون باید بررسی‌های خود را به ساختار باغ سلطنتی در پاسارگاد معطوف کنیم. در مرکز پلان این باغ که خود به علت ویژگی هندسی اهمیت دارد، می‌توان نمونه جالبی از یک باغ اندرونی را یافت که محوطه‌ای مستطیل شکل به طول ۳۰۰ و عرض ۲۵۰ متر است و با توجه به درختان و بوته‌هایی که در نقشه فرضی در ردیف‌های قرینه کاشته شده‌اند می‌توان فرض کرد که آن باغ را آبگذرهای مستقیم تقسیم می‌کرده‌اند. این باغ اندرونی احتمالاً فقط سه مدخل اصلی داشته است که عبارت بوده‌اند از؛ کوشک A، کوشک B، کاخ P.

در این بازسازی نه‌تنها می‌توان یک ترتیب فرضی در باغ‌های کنار هم را تشخیص داد که در آن باغچه‌های کوچک فاقد آبگذرهای سنگی بودند، بلکه گستره‌ای از تجارب جدید در شکل‌دهی به محوطه باغ نیز خودنمایی می‌کنند چون باغ اندرونی موردنظر بوده، کاخ (بنای اصلی باغ) را دو بنای جانبی کامل می‌کرده‌اند و این دو نه‌تنها تقریباً مقابل یکدیگر و در فاصله‌ای یکسان از بنای اصلی قرار می‌گیرند، بلکه موقعیت تقریبی آن‌ها به‌گونه‌ای است که بسیاری از ورودی‌های موجود در باغ‌های دوره اسلامی را به خاطر می‌آورند.

البته موقعیت کوشک‌های A و B شکل را که چندان متقارن نیست می‌توان در کل به‌حساب طراحی باغ گذاشت که هنوز تکامل نیافته بود. باید توجه داشت که حتی اگر نتوان پلان این کوشک‌ها را دقیقاً در دوره‌های بعد ملاحظه کرد باید گفت که نمای دل‌باز و باصفای این بناها از ویژگی‌های بیشتر کوشک‌های متأخر ایرانی بوده است. مدارک باستان‌شناختی فراوان و انکارناپذیرند، همچنین به‌درستی می‌توان ادعا کرد که کوروش تمایل داشته است که علاوه بر نمای گل و گیاه نزدیک کاخ، از چشم‌انداز مرکزی باغ وسیع خود نیز تا جایی که امکان داشته استفاده کند.

عوامل مهم در طراحی پلان پاسارگاد

در باغ پاسارگاد می‌توان یک مسیر دید طولانی و مرکزی را بازشناخت که ما را با یک الگوی چهارقسمتی از محوطه‌های مستطیل شکل روبه‌رو می‌کند که کاملاً مطابق اندازه‌های کل باغ است، در جمع‌بندی باید گفت که اکنون می‌توان یکی از بنیادی‌ترین عوامل در طرح باغ‌های متأخر ایرانی را که همان چهارباغ است در پلان باغ اصلی کوروش در پاسارگاد دید.

اهمیتی که بخش‌های درونی و برونی باغ سلطنتی در محاسبات معماران کوروش داشته‌اند در بقایای دو کاخ مجاور منعکس‌شده است. محور طولی پلان چهارگوش کاخ S بر محور طولی کاخ P عمود می‌باشد و لذا طویل‌ترین ایوان ستون‌دار این دو بنا جهت عکس “باغ بیرونی” فرضی قرار دارند. علاوه بر این، ایوان ستون‌دار کاخ P به‌مثابه یک نرده دائمی و سنگی برای باغ بود و کوروش می‌توانست در سایه این ایوان بنشیند و از منظره باغ لذت ببرد.

همان‌گونه که پیش‌تر دیدیم طویل‌ترین ایوان کاخ P با باغ درونی مجاور مرتبط می‌باشد و به‌جز محل قرارگیری تخت سلطنتی، درگذشته دارای یک نرده سنگی نیز بوده است. آن دسته از باغ‌های هخامنشی که در نقاطی به‌جز پاسارگاد به چشم می‌خورند هم ابداعات کوروش را به خاطرمی آورند و هم سنن آشوری – بابلی را که به‌خوبی در خاطره‌ها باقی‌مانده بودند.

کوروش به نحوی بی‌سابقه بر آن بود که یک “پایتخت پر باغ” بسازد که در آن کاخ‌هایی با طرفین باز به همراه سایر بناهای اصلی در داخل محوطه‌ای مشتمل بر باغ‌های وسیع و مکمل قرار بگیرند. تقلید بسیار مشابهی از این طرح را در دشت گوهر می‌توان یافت که منطقه‌ای برگزیده با زمین آبیاری شده است و در چند کیلومتری شمال غربی تخت جمشید در کرانه غربی رود پلوار قرار دارد. در دشت گوهر بقایای چند بنای یادمانی به چشم می‌خورد که به‌احتمال قریب‌به‌یقین می‌توان آن‌ها را به پسر و جانشین کوروش یعنی کمبوجیه دوم (۵۳۰ تا ۵۲۲ ق.م) منتسب کرد.

ویژگی‌های خاص آرامگاه کوروش

آرامگاه تک افتاده کوروش را درختان باغ محاصره کرده بودند و از قرار معلوم آرامگاه و کاخ مجاور آن در دشت گوهر نیز در میان مجموعه‌ای از باغ‌های مکمل بر همان الگوی هندسی قرار داشته‌اند. مرگ کمبوجیه تغییرات چندانی در نظام مقرهای هخامنشی به وجود نیاورد. داریوش اول (بزرگ) از شجره مستقیم کوروش نبود و نه‌تنها گونه جدیدی از آرامگاه‌های سلطنتی و تالار بار عام را ابداع کرد بلکه به نظر می‌رسد که او نوع جدیدی از باغ را ترجیح می‌داد که با طرح باغ‌های پاسارگاد تفاوت داشت.

برای مثال، منطقه باغ فرضی در شرق کاخ داریوش در تخت جمشید دارای نمایی مصطبه‌ای به الگوهای متنوع که از جهان آشوری – بابلی نشأت گرفته بودند توجه داشت. باید به این حقیقت مسلم توجه داشت که باغ‌ها و بناهای پاسارگاد تا چندین نسل پس از کوروش کاملاً محفوظ ماندند و این امر امکان آن را به وجود آورده بود که طرح ابداعی کوروش نه‌تنها در فارس بلکه در نقاط دیگری از قلمرو هخامنشیان نیز در خاطره‌ها باقی بماند.

با توجه به مدارک باستان‌شناختی این تأثیر به روشن‌ترین وجه در یک مجموعه کاخ مربوط به قرن چهارم قم درشوش به چشم می‌خورد که سازنده آن، اردشیر دوم، آن را “خلوتگاهی باصفا” توصیف کرده است. در پایان به چند نکته درباره آنچه باغ سلطنتی پاسارگاد به پس از در هخامنشی وام داد بسنده می‌کنیم. این نکات پایانی نشان می‌دهند که چگونگی برخی عوامل ابداعی که برای نخستین بار در پاسارگاد ظاهر شدند، در باغ‌های متأخر ایرانی و به‌ویژه در تمامی باغ‌های دوره اسلامی تداوم می‌یابند.

 

 

ویژگی‌های خاص آرامگاه کوروش

 

عمارت خسرو در دوره ساسانی

عمارت خسرو و بنایی دیگر که در قصر شیرین قرار دارد، نشان می‌دهند که در اواخر دوره ساسانی نیز توجه به طرح‌ریزی دقیق هندسی و همراهی نزدیک کاخ، کوشک و باغ کاهش نیافته است افزون بر این، ویژگی حاکم در باغ عمارت خسرو آبگذری ۵۰۰ متری یا استخری است که در امتداد محور اصلی کاخ قرار دارد. بقایای احتمالی در کوشک روبه‌رو در میان این گذر طولانی آب نیز احتمالاً به یک دورنمای مورب اشاره دارد و لذا حاکی از وجود یک پلان چهارباغی و یا حتی اتصال دو پلان چهارباغی است.

زمانی گمان می‌شد که هخامنشیان معماری باغ‌ها را دقیقاً به همان روش‌هایی که در بین‌النهرین ابداع‌شده بود، تداوم بخشیدند، اما یافته‌های اخیر نشان می‌دهد که این فرضیه تنها بخش کوچکی از کل ماجرا می‌باشد. به نظر می‌رسد که گستردگی فتوحات کوروش، راه را برای دو تغییر دوره‌ای در معماری باغ هموار کرده است.

اولاً تمایل کوروش در تأکید بر فاصله پایتخت خود از تمامی سرزمین‌های متخاصم احتمالاً یکی از عوامل متعددی بود که او را رهنمایی کرد تا کاخ‌های خود را به نحوی استثنایی در محیطی فاقد استحکامات دفاعی و در میان مجموعه‌ای از باغ‌ها ایجاد کند و ثانیاً می‌توان حدس زد که علاقه آشکار کی برای به نمایش گذاشتن معیارهای جدید در به‌کارگیری سنگ (که پس از فتح الودیه در اختیار او قرارگرفته بود) یکی از عوامل اصلی در ترغیب او به اجرای آبگذرها و حوضچه‌هایی از سنگ‌های خوش‌تراش بود.

نقش ملاحظات گذرای سیاسی در الگوی باغ

اما سوای هر نقشی که این ملاحظات گذرای “سیاسی” در شکل‌دهی الگوی مجموعه موردبحث داشته‌اند، این تعادل کلی و ظرافت باغ پاسارگاد (و بسیاری از دستورالعمل‌های تجربی شکل‌دهی اصولی محیط باغ) بود که تأثیر طویل‌المدت آن را تضمین کرد. در میان این عوامل، از همه مهم‌تر الگوی چهارباغ بود که به‌عنوان یکی از ماندگارترین ابداعات هخامنشیان در عرصه طراحی یادمانی باغ، برای نخستین بار در نیمه دوم قرن ششم ق.م در پاسارگاد پا به منصه ظهور گذاشت.

۱۰ ساختمان مجموعه تخت جمشید

ساختمان‌های تخت جمشید نزدیک به پنج سده پیش از میلاد ساخته‌شده‌اند و عبارت‌اند از:

  1. پلكان بزرگ ورودی
  2. دروازه ملل
  3. آپادانا
  4. تالار صد ستون
  5. ورودی کاخ مرکزی
  6. تچرای داریوش
  7. هدیش خشایارشا و حیاط روبروی آن
  8. تالار شورا
  9. خزانه شاهی
  10. و ساختمان‌های دیگر.
  11.  

10 ساختمان مجموعه تخت جمشید

 

در نقشه این ساختمان‌ها درون‌گرایی به‌خوبی دیده می‌شود. بدین گونه که هر ساختمان دارای فضاهای خدماتی و راهرو بوده و نیاز به دیگر فضاها نداشته است. این امر به دلیل باور ویژه‌ای است که در آن زمان به حجاب داشته‌اند. حتی بر روی نگاره‌ها و نقش‌های کنده‌شده بر روی سنگ‌ها، تصویر یک زن دیده نمی‌شود. چهره‌هایی که بر روی صورت خود نقاب‌دارند، مرد هستند و پنام (پارچه جلوی دهان) بسته‌اند. از سوی دیگر به دلیل اقلیم خاص این منطقه فضاها می‌بایست بسته باشند و این در کاخ‌های ساخته‌شده درشوش نیز دیده می‌شود.

اجزای نیارشی در مجموعه‌ی زیبای تخت جمشید

بخشی از اجزاء نیارشی این ساختمان‌ها تیر و ستون بوده و از چوب در ساخت تیرپوش‌های تالار آپادانا بهره‌گیری شده بود. دیوارها نیز ستبر بوده و بر روی آن با سنگ‌تراش آمود شده است. نمای بیرونی از تخته‌سنگ و نمای درونی از کاشی لعاب‌دار می‌باشد. ستون‌های تخت جمشید از بلندترین ستون‌های ساخته‌شده تا آن زمان در تمام دنیا می‌باشند. درباره ریشه‌یابی نقش‌های سرستون‌ها پیش‌تر گفته شد که آن‌ها ریشه ایرانی داشته‌اند.

برخی از اروپاییان اصرار دارند که بگویند غیر از یونانی‌ها هیچ‌کس نمی‌توانسته به این‌گونه، ستونی را بسازد و مسائل دیگری که ظاهراً منطقی به نظر نمی‌رسند. سرستون‌ها به گونه کله‌گاوی، کله شیری و كله عقابی حجاری‌شده‌اند که دو تالی آخری را احتمالاً به دلیل بکار نبردن آن‌ها، در آن زمان در خاک دفن کرده‌اند. بر روی این ستون‌ها “پالار” یا تیر اصلی و روی آن “فرسب” گذاشته می‌شد. درمجموع، طرح این ساختمان‌ها دارای نظم دقیقی است که با شیوه‌ای خاص و با دیوارهای ساده، فضاهای مختلف را از هم جدا کرده‌اند.

پروفسور دانجلیس درباره جانمایه معماری هخامنشی مطالب بااهمیتی را بیان نموده‌اند:

بیشترین توجه ما معطوف به درک تعابیر و تفاسیری است که در این شکوفایی نوین (معماری) متجلی شده است، شکوفایی نوینی که از ویژگی‌های عمده آن ملبس شدن به عظمت و جلال و شکوه بی‌سابقه‌ای است که فقط کلماتی از نوع افسانه‌ای و حیرت‌انگیز می‌توانند بیانگر کیفیت واقعی آن باشد.

هویت و شخصیت فشرده‌ترین دوره رشد و توسعه تاریخ پارس که شکوفاترین قرن این تاریخ نیز می‌باشد، یعنی نیمه دوم قرن ششم و نیمه اول قرن پنجم قبل از میلاد، از کوروش کبیر، داریوش اول و خشایارشا نشأت می‌گیرد. معماری این قرن به شکل‌های تقلیدی و اقتباسی بیش از یک قرن دیگر تداوم می‌یابد.

 

برای طراحی داخلی، طراحی نقشه و طراحی نما ساختمان می توانید سفارش خود را به صورت آنلاین در سایت ما ثبت کنید!!

بیشترین ها
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

توسط
تومان