اصطلاح «حس تعلق به مکان» برای شما بهعنوان یک معمار باید چه معنایی داشته باشد؟ مکان در نگاه اول اصطلاحی ساده است؛ اما وقتی بیشتر عمیق میشوید، مسائل مختلف به جلو پیش میروند. برای مبتدیان، ویژگیهای خاصی وجود دارد که معمولاً برای ایجاد «مکان» گرد هم میآیند. یکی از این ویژگیها ممکن است شامل پیکربندی فیزیکی مانند داشتن مرکزی با مرزها، خوشههای زیر مرکز همسایه و حاشیه محیطی باشد.
یک مکان نیز معمولاً دارای نوعی گردش خون است که در آن جاسازیشده است، نوع قابلدسترسی و کارآمد. بسیاری از موارد میتوانند برای ساختن مکان جمع شوند، اما وقتی یک طرح «حس مکان» داشته باشد، اغلب از مجموع قطعات آن بیشتر میشود.
ارتباط احساس مکان به معماری
احتمالاً لحظهای وجود دارد که یک مکان ساده حس مکان را بروز میدهد. در هنگام ارائه جهتگیری که به جامعه یا فرهنگ بزرگتر از آن کمک میکند، بسیار مشهود است. حتی برخی گفتهاند که معماری با حس مکان دارای روح است. وقتی معماری شما شکل میگیرد، باید ایده «جهتگیری» را در ذهن داشته باشید. این موضوع شامل عواملی مانند زمان، هویت، سبک، جامعه و فرهنگ است. هنگامیکه شما معماری را طراحی میکنید درگیر کار «قرار دادن» میشوید و برای اینکه طرح شما موفقیتآمیز باشد، باید ارتباط برقرار کنید. جهتگیری و ارتباطات معماری بهطور ذاتی باهم پیوند دارند.
تأثیر حس تعلق به مکان برای ساکنان
اولین برداشت از یک فضا چیزی است که بهصورت خودکار انجام میشود، اما ایجاد حس تعلق به مکان واقعی فضا عمیقتر از آن است. ما اولین برداشتها را در نظر میگیریم و سپس برای تحویل بیشتر موارد غیرمنتظره عمیقتر میشویم. ما میخواهیم چندین نقطه لمس در سراسر ساختمان ایجاد کنیم، تجربهای ایجاد کنیم که با گذر از ساختمان خود را نشان دهد و فراتر از اولین برداشت اولیه باشد. انواع مختلف ساختمان اهداف مختلفی را برای نوع فضایی که میخواهند ایجاد کنند دارند. در محیطهای کاری، ممکن است این مورد باشد که علاوه بر اینکه مکانی راحت برای کار است، امکانات رفاهی مطلوبی نیز به کارمندان ارائه میشود. رنگها و ادغام نام تجاری بهطور بالقوه برای ایجاد حس هویت و نحوه برخورد طراحان از اهمیت و تأثیرگذاری بالایی برخوردار است.
در مراکز مراقبتهای بهداشتی، مردم به دلایل مختلف در آنجا هستند و اغلب اوقات میتواند یکزمان استرسزا باشد. بهترین مراکز درمانی میدانند که چگونه آنها پاسخ میدهند و نحوه طراحی ساختمان میتواند بر بهبود و تجربه بیمار و بازدیدکننده تأثیر بسزایی بگذارد. یک فضای متفکرانه طراحیشده باعث ایجاد احساس خوب و مثبت میشود. طراحی متفکر کل صنعت بهداشت و درمان را دوباره تعریف کرده است.
حس مکان فراتر از معماری
حس تعلق به مکان مطمئناً با طراحی معماری ساختمان ایجاد میشود، اما شامل محیط مجاور نیز میشود. محوطهسازی لحن اولیه یک سایت را تعیین میکند و طراحی محیط اطراف برای تکمیل محیط ساختهشده بسیار مهم است.
۴ نکته برای ایجاد حس مکان
مکان در داستان فقط مربوط به محیط نیست. همچنین میتواند در شخصیت، طرح، موضوع، جو، صدا، زبان اطلاعرسانی و منعکس شود. احساس مکان قوی به خوانندگان کمک میکند تا جهشی خیالی را به دنیای دیگر، چه آن جهان درگذشته باشد، حال یا آینده.
۱- غرق در دنیای خود شوید
قبل از اینکه بتوانید حس مکان را در صفحه ایجاد کنید، باید خود را در جهانی که در مورد آن مینویسید غرق کنید تا برای شما زنده شود. روشهای انجام این کار شامل مطالعه گسترده، تحقیق، سفر، خاطره، مشاهده، تخیل است. تحقیقات ممکن است شمارا به بایگانی و کتابخانه سوق دهد، آیا شما به کتابها و نقشهها و دفترچه خاطرات ارجاع میدهید، در شبکه جستجو میکنید، از گورستانها و موزهها بازدید میکنید، در خیابانها و سواحل قدم میزنید. اگر تجربه مستقیم مکان یا مکان مشابه آن را داشته باشید، میتوانید برداشت خوبی داشته باشید.
اگر چنین نکردید، به دنبال منابعی باشید که شامل تجربیات مستقیم دیگران هستند: فیلم، عکس، آثار هنری، تاریخ شفاهی، روزنامهها، خاطرات، تاریخ اجتماعی. در طول زمان، از خود بپرسید: حضور در این مکان چه حسی دارد؟ و سپس بپرسید: شخصیتهای من در این مکان چه حسی دارند؟
۲- استفاده کردن از حواس چندگانه
تمام حواس را در نظر بگیرید: بینایی، صدا، بو، لمس و چشایی. بیشتر نویسندگان بهطور طبیعی در توصیف بصری قرار میگیرند، اما حواس دیگر به همان اندازه، شاید بیشتر، توانایی جذب احساس خواننده در آنجا رادارند. پاراگراف ابتدایی رمان عطر پاتریک سوسکاند نمونهای از مکان فیزیکی و زمانی (پاریس قرن هجدهم) است که تنها از طریق حس بویایی برانگیخته میشود. شخصیت مگی با یادآوری خانه کودکیاش – یک دهکده ماهیگیری کوچک در اوایل قرن ۲۰ در شمال شرقی اسکاتلند – جنبههای حسی حافظه را پیشزمینه میکند:
دارم با چشم پرنده میبینم. یک خط ساحلی وجود دارد، بادبانهای بوم وجود دارد، قایقهای وزنهبرداری بارنگ آبی. با نزدیک شدن، ساحل قایق، جارو سنگی طولانی آن و کف پاهایم سوزن میشود. همهجا، بچههای لاغر، پابرهنه روی زونا … باد زوزهای است که امثال آن را از آن زمان دیگر نشنیدهام؛ و در هوا، یک تنگ دریایی، تازه و تیز و یکباره پوسیده، ادویهدار با طعمه قدیمی، روده ماهی، ستونهایی از دودکشها که ماهیها را برای خشک شدن و دود آویزان میکنند.
۳- دقت کردن به جزییات خاص
جزئیات خاص مکان را بهجای توصیفکنندگان عمومی انتخاب کنید. خوانندگان تمایل دارند که از کلیات گذشته مانند پرندگان چشمپوشی کنند، درحالیکه «پفکها»، «غازهای سوالان» و «کوکابوراها» ارتباطات خاصی دارند و بهطور فعال در ایجاد مکان در ذهن خواننده نقش دارند. آنها همچنین نوعی مختصر نویسی زبانی هستند که دارای اطلاعات و همچنین تصاویر هستند، به خواننده این امکان را میدهد تا به دانش قبلی مانند شکل پرنده، گریهای که ایجاد میکند، نحوه پرواز، چیزی که میخورد، جایی که لانه میکند دسترسی پیدا کند.
۴- توجه کردن به گفتگوهای مختلف
استفاده از گفتگوهای متمایز برای یک مکان خاص، الگوهای گفتاری، کلمات گویشی، دلخوشیها، تفسیرها، تمیز کردنها، محاورهها میتواند حس آن مکان را تقویت کند؛ اما مراقب باشید که گفتگوهایتان را منحرف یا خواندن آن را دشوار نکنید. عقل متعارف این است که در استفاده از کلمات، عبارات و نحو ناآشنا صرفهجویی کنید تا بتوانید بدون از بین بردن خوانندگان یا معنای گیجکننده، مکانی را بچشید.
حس تعلق به مکان در فضاهای عمومی
حس مکان زمانی است که احساس میکنیم با مکانی که در آن هستیم ارتباط برقرار میکنیم. این روش میتواند از هر مکانی از محل کار ما گرفته تا یک فضای عمومی باشد. تفاوت بین یک مکان و یک فضا در این است که «مکان» معنای عمیقتری دارد و در افراد هویت ایجاد میکند درحالیکه فضا جایی است که هرکسی میتواند ازآنجا عبور کند بدون اینکه واقعاً اهمیتی برای آن قائل شود. بنابراین، ایجاد حس مکان در فضاهای عمومی مهم است تا فضا را به «مکان» تبدیل کند.
داشتن حس مکان، یک هویت شخصی ایجاد میکند و به شهر کمک میکند تا ازنظر مردم، بهویژه جامعه ساکن در شهرها، شخصیت پذیرتر و معنادارتر شود. من امیدوارم که شهرهای بیشتری ایده مکان را برای بهبود محلهها و فضاهای عمومی خود در نظر بگیرند تا همه ما بتوانیم از حس معناداری از مکان لذت ببریم.
ایجاد حس مکان در یک فضای خالی
همه ما آن لحظه را تجربه کردهایم که قدم به فضای جدیدی میگذاریم. اعم از رستوران، استادیوم، هتل، موزه یا فروشگاه خردهفروشی، وقتی بلافاصله محیط را درک و با آن ارتباط برقرار میکنید. در آن لحظه، اتاق و انرژی آن را احساس مینمایید. در بعضی موارد، بلافاصله میتوانید تصمیم بگیرید که آیا آن را دوست دارید یا اینکه با برداشتها و اعتقادات درونی خود شما در تضاد است. برای بعضیها، یک محیط میتواند خوشایند باشد، درحالیکه برای بعضی دیگر همین فضا ممکن است ناخوشایند باشد و آنها را لبهدار کند.
برخی از محیطها باعث ایجاد هیجان میشوند، مانند استادیوم یا میدانها ورزشی، درحالیکه برخی دیگر باعث تأمل و تعامل آرام میشوند، مانند کتابخانه یا گالری موزه. در یکلحظه، اولین تصور را درجایی ایجاد میکنید که تصمیم میگیرید بیشتر به فضای خود بپردازید یا به عقب برگردید.
۶ پایه ایجاد حس تعلق مکان در محل کار
ایجاد حس مکان برای گروه شما لزوماً گران نیست. میتواند باشد اما لازم نیست. روشهای زیادی وجود دارد که باعث میشود کارکنان احساس کنند وقتی در محل کار خود هستند، بخشی از چیزی هستند، مثلاینکه احساس تعلق دارند. آنها وقتی هرروز سرکار میروند باید احساس معنا کنند. موارد زیادی وجود دارد که میتواند حس مکان را بازی کند. برای موفقیت لازم نیست که همه آنها را داشته باشید اما هرچه بتوانید در محل کار خود بگنجانید سودمند خواهد بود.
۱- کارایی حس مکان در محل کار
کار آیی از این لحاظ این نیست که شما با چه سرعتی میتوانید یک کار را انجام دهید. این در مورد چیزی است که برای افراد محل کار منطقی است. آیا فضاهای کاری شما بهگونهای طراحیشده است که کارمندان بتوانند با خیالی آسوده به دفاتر خود رفتوآمد کنند؟ آیا آنها میتوانند در سازمان شما به روشی منطقی حرکت کنند که نیاز به تفکر زیادی نداشته باشد؟
۲- مفهوم زندگی در محل کار
محل کارها معمولاً فاقد زندگی هستند، یعنی زندگی سبز. مطالعات نشان میدهد که گیاهان، گلها و گیاهان میتوانند انرژی و تمرکز را افزایش دهند و به زندگی طولانیتر منجر شوند. برای دفاتر کارمندان خود گیاه بخرید و باهم باغ بسازید. مزایای بسیاری برای یک باغ اجتماع وجود دارد:
• این در گروه ماست که زندگی را به محل کار اضافه میکنیم، بنابراین میتواند با کمک به تمرکز بیشتر کارمندان، بهرهوری را افزایش دهد.
• این کار به دیگران کاری معنادار میدهد تا وقتی فقط به استراحت نیاز دارند، انجام دهند.
• این کار مبتنی بر کار گروهی است و میتواند مردم را برای یک هدف مشترک دورهم جمع کند.
• اینیک مزیت عالی برای کارمندان است که میتوانند از باغ غذای خانگی ببرند.
• این روش کارمندان را ترغیب میکند تا برای یکدیگر آشپزی کرده و دستورالعملهای خود را به اشتراک بگذارند.
• اینکار امکان را برای مکالمه عالی در یک محیط بسیار امن و راحت فراهم میکند.
۳- ایجاد گزینهها برای حس تعلق به مکان
مردمدوست ندارند احساس زندانی بودن داشته باشند و اگر میخواهید احساس تعلق ایجاد کنید، گزینههایی را در محل کار خود گسترش دهید.
• برای مکانهایی که افراد کار خود را انجام میدهند. دفاتر، فضای باز، غرفههای فکر، کاناپهها و غیره.
• برای مکانهایی که مردم جلسات خود را برگزار میکنند اتاق کنفرانس، مکان جلسات ناهار، کافهها و اتاقهای سرگرمکننده (توپهای ورزشی، توپهای استرس، حلقههای بسکتبال).
• برای مکانهایی که مردم میتوانند استراحت کنند. باغها، فودکورت ها، کافیشاپها، اتاقهای بازی یا اتاقهای کاملاً جالب.
• برای مکانهایی که مردم میتوانند همکاری کنند. اتاقهای آموزش، اتاقهای دارای صفحه هوشمند، آزمایشگاههای رایانه و اتاقهای پروژه.
۴- ایجاد گروه در محل کار برای حس تعلق
بنابراین، داشتن فضاهای کاری منطقی بسیار عالی است. از جنبه انسانی چطور؟ با ایجاد فرهنگ پیوند، حس مکان را برای کارمندان ایجاد کنید. فقط یک گروه بسازید؛ ایجاد یک جامعه. جامعه گروهی از همسالان است که به یکدیگر اعتماد دارند، علیرغم اختلافات مشترکی پیداکرده و احساس پیوند میکنند. آنها نهتنها باهم خوب کار میکنند بلکه همه کارها را باهم خوب انجام میدهند.
یک مثال عالی اخیر در این زمینه گروه شیکاگو کابز است. خواه یک طرفدار باشید و خواه نه، نمیتوانید حس مکانی را که جو مادون برای گروهش ایجاد کرده انکار کنید. آنها باهم میخندند، باهم بازی میکنند، باهم کار میکنند، باهم برنده میشوند و باهم میبازند. شما هرگز نمیشنوید که بازیکنان یکدیگر را درازدست دادن سرزنش میکنند و یا تمام اعتبار برد ها را میگیرند. اگر در حین بازی آنها را در گودال تماشا کنید، آنها واقعاً در محل کار خود سرگرم میشوند. آنها هرگز بهاندازه تیم دیگر جدی نیستند. آنها با طرفدارانشان و با یکدیگر گول میزنند. آنها به چیزی بزرگتر و بهتر از خودشان تبدیلشدهاند.
۵- برگزاری جشن در محل کار
جشن فقط برگزاری مهمانی بعد از یک موفقیت بزرگ یا گفتن کار خوب به مردم بعد از اتمام یک پروژه نیست. جشن ثابت، واقعی و ۳۶۰ درجه است. اگر جشن واقعاً بخشی از فرهنگ شماست، گاهی اوقات بدون دلیل خاصی جشن میگیرید. فقط مهمانیهای روز پرداخت و مهمانیهای تولد را انجام ندهید. کسانی که مورد انتظار هستند و میتوانند احساس اجبار یا انکار کنند. برخی از کارهایی که میتوانید انجام دهید شامل تعجب گروه خود با پذیرایی در روزهای کاملاً تصادفی، انداختن هدایای ناشناس اندک روی میزهایشان قبل یا بعد از حضور در محل کار و برپایی یک مهمانی تشکر از میزبان مهمانی است.
۶- داشتن هدف برای حس تعلق در محل کار
نهفقط در کارهایی که هرروز انجام میدهند بلکه بهطورکلی در افراد معنایی ایجاد کنید. اگر مردم نمیدانند که چرا هرروز سرکار میروند یا چرا کاری را که انجام میدهند، شما نبرد را ازدستدادهاید. گیج نشوید معنا و هدف بسیار متفاوت از عقل است. یک دلیل خوب برای رفتن به محل کار خود، دستمزد گرفتن است. یک هدف خوب برای رفتن به محل کار خدمت به گروه و بهتر زندگی مشتریان، بیماران یا … است.
برای داشتن هدف واقعی، گروه شما باید به همهچیز اعتقاد داشته باشد: کار آنها، گروه آنها، ارزشهای سازمان، افرادی که به آنها خدمت میکنند، فضای فیزیکی که در آن کار میکنند، فناوریای که با آنها کار میکنند، محصول و خدماتی که ارائه میدهند و رهبری که دارند و آنها میدهند. هنگامیکه به دنبال ایجاد تغییرات مثبت در گروهها، سازمانها و فرهنگهای خود هستید، این شش رکن ایجاد احساس مکان را به خاطر بسپارید. از حس مکان من تا شما!
برای طراحی داخلی، طراحی نقشه و طراحی نما ساختمان می توانید سفارش خود را به صورت آنلاین در سایت ما ثبت کنید!!