تاریخچه و نخستین طراحیهای تئاتر
به درک روابط، عملکردی پیچیدهای است که تا حدودی، حاصل بررسی تاریخ ۲۵۰۰ ساله رشد و توسعه تئاتر است. با وجود این، معماران معاصر افكار مدرن را به طراحی تئاتر القا میکنند. تئاتر دیونیسوس، آغازگر ساختمانهای تئاتر در اروپا میباشد. تئاتر مارسلوس، نخستین تئاتر در رم که تماماً از سنگ بنا شده است. در قرونوسطی، تئاترها بهصورت سكوها و اتصالات موقت بود.
ساختمان اولین تائترها چگونه بود؟
جنس تئاترهای اولیه از سازههای چوبی موقتی بود که در سالنهای موجود ساخته میشد. نخستین ساختمان تئاتر دائمی در دوره رنسانس کمدی فرانسیس در پاریس میباشد. مکعبها برای اولینبار در اواسط قرن ۱۷ ساخته شدند. تئاتر فارنز در پارما، نخستین ساختمان تئاتر با صحنه متحرک بود. در قرن هجدهم و نوزدهم به نمونهای از تالارهای اپرا و در ۱۹۶۶ به اپرای جدید مرکزی در نیویورک تبدیل شد.
نکته: درگذشته، اپرای باستیل در پاریس، بزرگترین سیستم با ده صحنه ثانویه در دوطبقه را داراست.
گرایشهای امروزی در ساخت تالارها و تئاترها
امروزه دو گرایش اصلی وجود دارد:
۱. نگهداری، بازسازی و مدرنسازی تئاترهای قدیمی مربوط به قرن نوزدهم تا اواسط قرن بیستم میباشد ۲. ساختمانهای جدید همراه با ویژگیهای تجربی فضای باز، برای نمونه تئاتر لنینز پلانز در برلین است. موارد مشابهی از اتاقهای قدیمی به کارگاههای تئاتر که دارای نشیمنگاه برای تقریباً ۸۰ تا ۱۶۰ تماشاگر است، وجود دارد.
تئاتر و اپرا چه تفاوتی باهم دارند؟
ساختمان تئاترها دو اصطلاح متفاوت دارد: اپرا و تئاتر.
اپرا: به سبک ساختمانهای اپرای ایتالیایی در قرنهای هجدهم و نوزدهم میلادی است. ویژگیهای بارز آن، نوعی تفکیکهای فضایی – معمارانه واضح بين محوطه تماشاچیان و محل ارکستر، تعداد زیاد صندلیها (۱۰۰۰ تا ۴۰۰۰ صندلی) و استفاده از سیستمهای مکعبی (در صورت وجود تعداد زیاد تماشاچیان، استفاده از دایره) میباشد.
نکته: تئاتر جشنواره در بیروت، نقطه مقابل فرم اپرا بهصورت دایره یا مکعب است. این اپرا، بهصورت تئاتر کوچکی با رعایت اصول یونانی – رومی ساخته شده است و تنها ۱۶۴۵ صندلی ظرفیت دارد.
تئاتر: از نظر سازه، تابع سنت تئاترهای تغییریافته آلمانی در قرن نوزدهم میلادی است که ویژگی آنها چیدمان صندلیها در فضای بزرگ منحنی دار و شیبداری بهعنوان فضای تماشاچیان و صحنه مجزایی در مقابل فضای اجرای تئاتر در مقابل پیش صحنه اجرا در سالن تماشاچیان میباشد. با وجود این، اصول آنها طبق اصول تئاترهای انگلیسی است؛ يعني وجود صحنه در سالن تماشاچیان دیده میشود.
نکته: در تجربیات مربوط به سالنهای تئاتر در دهه ۱۹۷۰، فرم اتاق باز و متغیر شدت یافت. ویژگی دیگر در نمونههای آلمانی تئاترهای چندمنظوره (تركيب اپرا و تئاتر)، شاخص ساختن بخشهای مربوط به اپراست؛ مانند تئاتر هیل برون کاری از بیست و گرلینگ در ۱۹۸۲ میباشد.
تئاتر وتالارهای سخنرانی و اجرای نمایش
یکی از معیارهای اصلی در مطالعه امکانات جامعه، ارزیابی تماشاگران، از میزان نیاز به هنرهای نمایشی است که باید این امکانات را فراهم ساخت. هدف اصلی این موضوع، آن است که آیا برنامههای موردنظر، تماشاگری دارد یا نه همچنین حوزه خدمات مربوط به تماشاچیان تعیین شود.
ارزیابی فضا موردنظر شامل مطالعه موارد زیر است:
۱.ویژگیهای جمعیت
۲. ویژگیهای مربوط به حملونقل
۳. تماشاگران بالقوه
۴. سنتهای فرهنگی محلی
۵. امکانات موجود
۶. تماشاگران واقعی
۷. طرح پیلوت
ظرفیت تالارها و تئاتر به چه صورت باید باشد؟
بهطورکلی، حداكثر گنجایش تالار به شکل و ابعاد آن و محدودیتهای شنیداری و دیداری مربوط به نوع عملکرد آن وابسته است. عوامل دیگر شامل تراز سطحها، خطوط دید، آكوستیک، حجم رفتوآمد و تراکم نشیمنگاهها، و همینطور ابعاد و شكل سكو یا صحنه میباشد.
ابعاد استاندارد تالار و تئاتر بهازای هر نفر
بهازای هر تماشاگر، حداقل باید ۰/۵ مترمربع فضا در نظر گرفته شود. این مقدار، از رابطه پهنای یک نشیمنگاه ضربدر فاصله رديف با حداقل ۰/۴۵ مترمربع بهازای هر نشیمنگاه به اضافه یک فضای اضافی حداقل در ابعاد ۰/۵ × ۰/۹ متر به دست میآید؛ یعنی تقریباً بهازای هر نشیمنگاه ۰/۵ مترمربع است.
طول ردیفها و عرض بین آنها در تئاترها چگونه است؟
حداکثر ۱۶ نشیمنگاه. در هر راهروی جانبی قرار میگیرد. اگر بهازای هر ۳ تا ۴ ردیف، یک درب خروجی به عرض ۱ متر در یک طرف وجود داشته باشد، قراردادن ۲۵ صندلی در هر ردیف مجاز است.
ابعاد و اندازه راههای خروجی و گريز در تالارها و تئاترها
پهنای ۱ متر بهازای هر ۱۵۰ نفر (حداقل عرض ۰/۸ متر) میباشد.
حجم اتاق بر پایه الزامات آکوستیک (پژواک)، به شرح زیر به دست میآید:
حجم فضای نمایش بهازای هر تماشاگر، تقریباً ۴ تا ۵ مترمکعب و در اپراها، تقریباً ۶ تا ۸ مترمکعب است. بهخاطر دلایل فنی تهويه، حجمهای لازم نباید از مقادير داده شده کمتر باشد، بهطوریکه از تغییرات هوا که بسیار شدید هستند (كوران)، جلوگیری گردد.
نسبتهای ابعاد و دید خوب در تالار اجتماعات و تئاتر
این تناسبها، باتوجهبه ادراک روانی و زاويه ديد و ادراکات روانشناختی تماشاگر و تأمین دید مناسب از تمامی نشیمنگاهها، به دست میآیند. دید خوب بدون حرکت سر، اما حرکت جزئی چشم حدود ۳۰ درجه؛ دید خوب با حرکت جزئی سر و حرکت جزئی چشم حدود ۶۰ درجه میباشد. بیشترین زاویه درک بدون حرکت سر، حدود ۱۱۰ درجه است.
نسبتهای تالار کلاسیک چگونه است؟
(اپرا، تئاتر چندمنظوره، تئاترهای سنتی):
حداکثر فاصله آخرین ردیف از خط پیشگاه صحنه (خط شروع صحنه)، عبارت است از: برای تئاترها، ۲۴ متر (حداکثر فاصلهای که میتوان از آن فاصله، حالتهای چهره را تشخیص داد). برای اپرا، ۳۲ متر (حرکتهای مهم نیز از این فاصله قابلتشخیصاند).
عرض تالارهای سخنرانی و اجرای نمایش
این مسئله، از حقیقتی پذیرفته میشود که طبق آن، تماشاچیانی که در یک سو نشستهاند، باید صحنه را بهوضوح ببینند، ممکن است تغییراتی نیز ایجاد شود. تناسبهای راحت و اغلب صحيح مربوط به آکوستیک تئاترهای قدیمی قرن ۱۸ و ۱۹، معمولاً بر مبنای قوانین خاص تناسب است.
زاویه فراز نشیمنگاه در تئاتر
زاویه فراز نشیمنگاه (شيب)، در تالار از خطوط دید به دست میآید چنین خطوطی برای تمامی صندلیهای تالار معتبرند. ازآنجاکه تماشاچیان در فضاهای خالی مینشینند، تنها هر ردیف دوم به زاويه ديد کامل نیاز دارد (۱۲ سانتیمتر). با زبان ریاضی خاصی میتوان مسائل مربوط به دید در تئاترها را بهگونهای عنوان کرد که اتفاقی بودن توزیع تماشاگران با جثههای مختلف را نیز بهحساب آورد. ردیفهای (صندلی) تماشاگران باید در یک بخش دایرهای و باتوجهبه صحنه نمایش ایجاد شود. این کار، نهتنها برای همترازی بهتر بلکه برای رسیدن به نسبت دوطرفه بهتر (احساس یکپارچگی) شکل میگیرد.
برش افقی کامل از تئاتر
ابتدا باید ارتفاع پیشگاه مشخص گردد. در جایگاههای ویژه تئاتر، نسبت ارتفاع پیشگاه به عرض باید۶:۱ باشد، در این نسبت، بخش طلایی یا میدان درک فیزیولوژیکی در نظر گرفته شده است. پس از ارتفاع پیشگاه صحنه، ارتفاع صحن، تراکم نشیمنگاهها و گنجایش تالار معین میگردند و خطوط سقف از الزامات آکوستیک به دست میآیند. هدف از این کار باید توزیع یکسان صدای انعکاس یافته از صحنه تا پیش صحنه به تمام تالار باشد. در صورت استفاده از حالت دایرهای، باید اطمینان حاصل کرد که آیا میتوان عمق کامل صحنه را حتی از نشیمنگاههای بالایی دیدیا خیر. برای این مسئله، حتی ممکن است به افزایش ارتفاع پیشگاه نیز نیاز باشد.
تئاترهای بی حفاظ یا باز، امکان چیدمانهای مختلف فضای صحنه و نشیمنگاههای تماشاگران را فراهم میآورد. این چیدمان گوناگون از دو راه به دست میآید که عبارتاند از:
۱. صحنه و تکیهگاههای تماشاگر بهصورت متحرک همراه با یک کف ثابت برای تالار اجتماعات؛
۲. كف متحرک شامل سكوهای بالارو.
نکته: شیوه ۱ پیچیدهتر و پرهزینهتر است و به همین خاطر تنها در تالارهای وسیعتر برای دستکم ۱۵۰ تا ۴۵۰ نفر به کار گرفته میشود. شیوۂ ۲ بهویژه برای تئاترهای کوچکتر و اتاقهای بدون استفاده که معمولاً فضای فرعی ناکافی دارند، مناسب است.
برش عمودی از تالارهای سخنرانی
در تالارهای ساده، تجهیزات نورپردازی غیرضروری هستند. بهجای آن میتوان از بالابرهای دستی استفاده کرد (میلههایی که با جرثقیل کوچک به بالا کشیده میشوند). گنجایش نمونههای بزرگتر گونه ۲، دارای بیش از ۴۵۰ نشیمنگاه است این نمونه همانند گونه کوچک ۲ طراحی شده است؛ اما یک کف متحرک برای آسانسازی تغيير در توپوگرافی کف دارند. شكل موجود، اندازه و دقت در میزان بالابردن بخشهای صحنه میباشد. برای اصلاح توپوگرافی ناهموار قسمتهای گوناگون صحنه، معمولاً از سکوهایی که بهصورت دستی هماهنگ شده و قابل بهره هستند، استفاده میکنند.