سبد خرید
0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

تلفن گویا: 034-34370360

معماری منحصربه‌فرد تمدن پارس‌ها

در این مقاله می خواهیم شما را با معماری تمدن پارس‌ها آشنا کنیم. در ابتدا به تاریخچه پیدایش پارس‌ها می‌پردازیم.

تاریخچه پیدایش تمدن پارس‌ها

هزاران سال پیش دسته‌ای از نژاد هندواروپایی در تاریخ ناپیدایی از تیره اصلی خود جدا شد و در سرزمینی از آسیای مرکزی خانه گزید و چون دو ملت هندی و ایرانی از آن پدید آمد، مردم شناسان آن‌ها را نژاد هند و ایرانی خوانده‌اند. سپس یک دسته بزرگ از آن‌ها بنام “سکا” جدا شد که خود به دودسته دیگر تقسیم شد و یکی از آن‌ها تیره “اری” یا “آریا” بود.

این تیره پس از چندی به انگیزه‌های ناپیدایی، شاید به علت افزایش جمعیت و ناسازگاری با محیط بومی، به چند دسته بزرگ تقسیم شد، دسته‌ای از کوه‌های هندوکش گذشت و به دره رود سند روی آورد و دسته دیگر در بسیاری از سرزمین‌های خرم و سرسبز میان‌رودهای سیحون و جیحون برجاماند. تا اینکه نزدیک به ۲۰۰۰ تا ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد به ایران کنونی روی آورد.

نخستین جایی که بر پایه نوشته اوستا زادبوم این تیره بود. سرزمین “آییرن ويچه” یا ایران ویچ بود که به گمان بیشتر پژوهندگان همان سرزمین خوارزم است. دسته‌های گوناگون این تیره پس از کوچ بزرگ از ایران ویچ، کم‌کم در سرزمین‌های سعد، مرو و هرات، کابل، هیرمند و سپس در تمام مشرق ایران یعنی خراسان و رود جیحون و ریگزار خوارزم خانه گزیدند. این سرزمین‌ها کهن‌ترین جایگاه کوچندگان آریایی بود.

 

 

تاریخچه پیدایش تمدن پارس‌ها

 

مرحله دوم کوچ آریایی‌ها

در مرحله دوم کوچ، آریاییان به دامنه‌های جنوبی البرز و سرزمین‌های خرم آذربایجان رو آوردند و تا کوه‌های قفقاز هم رفتند و تیره دیگری از آنان به سرزمین‌های جنوبی ایران رو کردند. آریایی‌ها در کوچ بزرگ خود در برخورد با دیگر تیره‌ها، همچون برخی ملت‌های آن زمان به جنگ و خونریزی نمی‌پرداختند.

برای نمونه آشوری‌ها در میانرودان در حمله‌های خود همه‌چیز را نیست و نابود می‌کردند. ولی آریایی‌ها به هر جا که می‌رسیدند پس از چیرگی بر مردم از در آشتی درآمده و از دانسته‌ها و تجربه‌های آنان بهره می‌بردند. از اوایل قرن هفتم پیش از میلاد یکی از سران تیره‌های رؤسای قبایل ماد بنام “دیااکو”، فرمانروایی را در آن سرزمین به دست گرفت و دودمان مادها را پایه‌گذاری کرد. آن‌ها از ۷۲۸ پس از میلاد تا ۵۵۰ فرمانروایی کردند.

در سال ۶۰۵ پس از میلاد هوخشتر دولت آشور را برانداخت. اهمیت و شهرت جهانی ایران از همین هنگام آغاز شد، زیرا پیروزی بر آشوریان تأثیری شگرف در میان تمدن‌های بزرگ آن زمان گذاشته بود. دولت ماد هم در سال ۵۵۰ پیش از میلاد به دست هخامنشیان برافتاد و جزء دولت پارس گردید. دولت پارس از سال ۵۵۰ تا ۳۳۰ پیش از میلاد بر بخش قسمت بزرگی از سرزمین‌های هندوستان و آسیای مرکزی تا کشورهای شمال آفریقا در کنار دریای سرخ و تمام بالکان تا داخل شبه‌جزیره یونان فرمانروایی می‌کرد.

تپه نوشیجان ساختمان زیبای برجای‌مانده از مادها

یکی از ساختمان‌های بازمانده از مادها تپه نوشیجان است که از سده ۷ تا ۸ پیش از میلاد برجای‌مانده است. ساختمان مرکزی آن، دارای چند تالار است که این کشیدگی منطق ایستایی نیز دارد. تاق‌ها از گونه جناغی هستند که به روش ضربی آجرچینی شده‌اند، گرچه روشن نیست چرا رج‌های آجر در آن‌ها پشت سر هم و پله‌پله چیده شده‌اند و در یک رده افقی نیستند درحالی‌که می‌بایست در یک رده چیده می‌شدند.

دیوارها به‌اندازه کافی ستبر ساخته‌شده‌اند تا بتوانند جلوی رانش تاق‌ها را بگیرند. گرداگرد ساختمان طاق‌نماهایی با چند جناغی زده‌شده که اگر با بررسی‌های باستان‌شناسی تاریخ آن روشن نمی‌شد، ممکن بود آن‌ها را از چفدهای دوره صفوی بدانند. طرح این‌گونه ساختمان بعدها پس از اسلام در آرامگاه شیخ علاالدوله بیابانکی در صوفی‌آباد سمنان و نیز در آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی در خرقان نزدیک شاهرود و در برخی چکادها و کلاه‌فرنگی‌ها دوباره بکار گرفته‌شده است. موزه ایران باستان از روزگار معاصر با این طرح ساخته‌شده است.

 

تپه نوشیجان ساختمان زیبای برجای‌مانده از مادها

 

معماری و شکل منحصربه‌فرد اسنودان‌ها

نمونه دیگر معماری مادها اسنودان‌ها هستند. در آن زمان بدترین کارها را آلوده نمودن چهارعنصر یعنی آب، خاک، آتش و هوا می‌دانستند و به همین دلیل مردگان را خاک نمی‌کردند. هرچند شواهدی هست که نشان می‌دهد آریایی‌ها درزمانی مرده‌ها را به خاک می‌سپرده‌اند، اما دلیل روشنی برای آن یافت نشده است. البته به‌گونه‌ای دیگر در شمال ایران سکاها نیز چنین می‌کردند و بستگان مرده خود را در بیابان رها کرده، که کوروش این کار را برانداخت.

بعدها در روزگاری که ایران تمدن پیشرفته‌تری داشت (دوره هخامنشی) کسی که از دنیا می‌رفت را روی شبکه فلزی و آهنی (هرچند که فلزات نیز از سنگ به دست می‌آمده‌اند) در کریاس خانه می‌گذاشتند. نساکش‌ها (کسانی که مرده‌ها را حمل می‌کردند) مردگان را در دخمه‌ها می‌گذاشتند. دخمه‌ها را معمولاً در بیرون آبادی‌ها و در میان صحرا می‌ساختند.

شکل آن‌ها همچون برجی گرد بوده که در نداشته و با نردبان آهنی از آن بالا رفته، مرده را درون آن برده و آن‌ها به سنگ می‌بستند تا جانوران لاشخور نتوانند استخوان آن‌ها را همراه گوشت بکنند. این استخوان را سپس تمیز کرده، در جعبه سنگی درب داری (مانند صندوق) قرار داده و درجایی بنام اسدان (استخوان دان) یا استودان می‌گذاشتند تا با خاک تماس پیدا نکند. آثار زیادی ازاین‌گونه استودان‌ها که بر دامنه کوه کنده‌شده در ایران یافت می‌شود بنای دکان داوود در نزدیکی سرپل ذهاب از پیش از هخامنشیان مانده است. حلو بوستون دارد و در بیرون آن نقش یک مادی دیده می‌شود.

استودان‌های برجای‌مانده در نقش رستم

نمونه‌های دیگر استودان در فخریکه در کردستان، سکاوند در نزدیکی سقز، داو دختر و صحنه می‌باشند. در نقش رستم از دوره داریوش و اردشیر چند استودان برجای‌مانده است. این آثار اتاقک‌هایی هستند که درون سنگ‌ها تراشیده شده‌اند و زیر و روی درگاه آن‌ها را صاف‌کرده تا قابل‌دسترسی نباشند. درون آن‌ها استخوان‌ها را می‌گذاشتند. گاهی این استودان‌ها به‌صورت برج، مانند آنچه در کعبه زرتشت است، بوده‌اند.

 

 

استودان‌های برجای‌مانده در نقش رستم

 

معماری پارسی ایران کهن

یکی از ویژگی‌های ایرانیان کهن و هنرمندان آن‌ها باور به تقلید درست بوده که آن را بهتر از نوآوری بد می‌دانستند. تقلید یا برداشتی که منطق داشته و با شرایط زندگی سازگار باشد. آریایی‌ها چون مردمی کشاورز بودند و در سرزمینی آباد و خرم زیسته بودند، خویی آشتی‌جو و سازگار داشتند.

به گمان فراوان آریایی‌ها هنگام کوچ و گذر از کنار دریاچه ارومیه، در برخورد با معماری ارارتویی، از آن الگو گرفته و آن را “برساو” کرده‌اند. مردم ایران از هزاران سال پیش، از چنین شیوه معماری پیروی می‌کرده‌اند، چنانکه مردم ابیانه و افوشته (در نطنز) هم که نامی از ارارتو نشنیده‌اند، چنین کرده‌اند. نمونه‌های این الگوبرداری هم در معماری و هم نیارش شیوه پارسی یافت می‌شود که دو نمونه از آن‌ها “تالار ستون‌دار” و “کلاوه” ها بوده است.

معماری شگفت‌انگیز نیایشگاه ارارتویان

نیایشگاه ارارتویان دارای تالاری با آسمانه تخت چوبی بود و چون دهانه آن بزرگ بود، ستون‌هایی چوبی در میان تالار هم زده می‌شد. همین روش را آریایی‌ها درشوش پی گرفتند. البته آن‌ها ستون‌ها را از سنگ و دیوارهای گرداگرد تالار را از خشت می‌ساختند که ستبرای (قطر) برخی دیوارها تا پنج گز می‌رسید. با بکار بردن خشت و پوشش دوپوسته تلاش می‌کردند جلوی ورود گرما به درون را بگیرند.

بدین گونه از معماری ارارتویی الگوبرداری می‌شد، درحالی‌که ساخت مایه‌ای که سازگار با آب‌وهوای سرد قفقاز بود، درشوش دگرگون‌شده بود. ساخت تالار ستون‌دار با پوشش دوپوسته تیرپوش، پس از اسلام نیز دنبال شد. نمونه‌هایی از آن در مسجد جامع ابیانه، مسجد گزاوشت و مسجد میدان دربناب یافت می‌شود. کلاوه‌های ارارتویی به‌گونه‌ای دیگر در معماری پارسی ساخته شد. نمونه این الگوبرداری، ساختمان کعبه زرتشت در نقش رستم است که ساختمانی چهارگوشه سنگی که درگاه آن بلندتر از کف زمین است.

نیارش در معماری تخت جمشید

در معماری پارسی، آسمانه تخت با تیر و ستون اجزاء اصلی ساختمانی بوده است. از چوب به‌سادگی می‌شد، برای پوشش دهانه‌هایی ۵/۲ تا ۳.۵ گز بهره‌گیری کرد. ولی در معماری تخت جمشید، دهانه میان دو ستون را تا حدود ۶ گز (۶٫۴۰ متر) رسانده‌اند و این بزرگ‌ترین دهانه چوب‌پوش در جهان آن روز بود. چنین چوبی درخور این دهانه در ایران یافت نمی‌شد. ازاین‌رو آن‌ها چوب‌های درخت کنار را از جبل عامل لبنان از راه شوش به تخت جمشید رسانده‌اند و آن را بکار برده‌اند.

پارسیان اتاق‌هایی می‌ساختند که دو ستون در میان آن بود و دو تیر چوبی را بر روی‌هم با کنف می‌بستند و روی ستون‌ها می‌گذاشتند. بدین گونه به توانایی باربری تیر می‌افزودند. در تخت جمشید، تالار هديش خشیارشا را با بیست ستون ساخته‌اند که فاصله زیر سری آن‌ها نزدیک به سه گز و دهانه میان دو ستون چهار گز می‌باشد.

در معماری پارسی نوآوری‌های شگفتی در ساخت آسمانه تخت بکار برده می‌شد. برای نمونه در تیرریزی آسمانه برای اینکه تیرچه‌ها در دو دهانه کنار هم، سنگینی بار را بر روی یک تیر باربر نگذارند، راستای چیدن آن‌ها را تغییر می‌دادند. بدین گونه سر هر تیرچه بالشتکی به پهنای یک تیرباربر پیدا می‌کرد و این برای گسترش بار تیرچه بهتر بود.

 

نیارش در معماری تخت جمشید

 

بنیاد شیوه معماری پارسی

بنیاد شیوه معماری پارسی از همان ساختمان‌های ساده که در سرزمین‌های غرب و شمال غرب ایران و دیگر جاها بوده برگرفته‌شده است؛ اما پدیده تازه‌ایی که با گسترش فرمانروایی پارس‌ها روی می‌دهد، همکاری هنرمندان مختلف از سرزمین‌های گوناگون در کار ساختمان‌سازی می‌باشد. روشن است که کشوری به بزرگی ایران دوره هخامنشی با ملت‌های گوناگون مختلفی که زیر سلطه داشته، این کار را می‌بایست انجام دهد. داریوش اول، یکی از پادشاهان این دودمان در کتیبه‌ای بازمانده درشوش این نکته را چنین می‌آورد:

“این کاخ را من درشوش ساخته‌ام، آرایه‌های آن از راه‌های دور آورده شد. زمین آن تا جایی کنده شد که به سنگ رسید. هنگامی کندن زمین که گودی آن در برخی جاها چهل ارش و درجاهای دیگر بیست ارش بود به پایان رسید، پی‌ریزی شد و کاخ روی آن ساخته شد.

معماران کاخ داریوش اول

آجرها به دست بابلی‌ها قالب‌گیری و در آفتاب خشک شد، تیرهای چوب درخت سدر از کوهی بنام لبنان آورده شد و مردم آشور آن‌ها را به بابل آوردند و از بابل، یونانی‌ها و کاریه (کرخه) آن‌ها را به شوش آوردند. چوب‌های درب و پنجره‌ها از قندهار یا کرمان آورده شده‌اند. زر از سارد و باکتریا (بلخ) وارد و در اینجا ساخته شد. سنگ نفیس لاجورد و عقیق از سغدیان وارد و اینجا ساخته شد.

نقره و چوب آبنوس از مصر وارد شد. زینت دیوارها از یونان، عاج از حبشه و آراکونیا وارد و اینجا ساخته شد. ستون‌های سنگی از دهکده‌ای بنام آبی رادو در ایلام وارد و اینجا ساخته شدند. سنگ تراشان، یونانی‌ها و ساردی‌ها بودند. زرگرهایی که طلاها را ساخته‌اند، مادی‌ها و مصری‌ها بودند. مردانی که آجرها را ساختند بابلی‌ها بوده و آن‌هایی که دیوارها را آراستند مادی‌ها و مصریان بودند.

شیوه‌های مناسب معماری ایرانی

آنچه مهم است گرد هم آمدن هنرمندان مختلف و پدید آوردن شیوهای متناسب و ایرانی است که در آن عناصر گوناگون به‌صورت منطقی در کنار هم قرار می‌گیرند و این هنر است. البته این کار تنها در تخت جمشید انجام‌نشده است، درشوش نیز به همین‌گونه، همچون ساختمان‌های تپه نوشیجان ساختمانی را ساخته‌اند، گرچه به دلیل گرمای زیاد محل، آن را با طبیعت اطراف وفق داده‌اند.

باوجودی که اوزیر (ساختار) ساختمان‌های این روزگار از سنگ بوده است اما از دیوار خشتی نیز برای پنام (عایق) بهره‌گیری شده تا جایی که درشوش، دیوار خشتی به ستبرای ۵ گز (۵٫۳۳ متر) و تنها به‌صورت اسپر ساخته‌شده است. در تخت جمشید و پاسارگاد نیز از همین پنام‌ها بهره‌گیری شد. همین روش در ساخت تیرپوش‌های تخت جمشید و دیگر بناها نیز انجام گرفت. درست است که الگو از دیگر جاها گرفته‌شده، اما دهانه‌ها را تا ده متر پهنا (از محور تا محور ستون‌ها) رسانده‌اند و این شیوه ساخت برای اولین بار در معماری جهان آن روز رخ می‌دهد.

آرایه‌های به‌کاررفته در شیوه پارسی

در شیوه پارسی آرایه‌هایی بکار رفته که هرکدام منطق خاصی داشته است. آرایه سرستون در معماری ایران ریشه کهنی دارد. در دخمه‌های مادی سرستون‌هایی بر دیواره کنده‌شده که همانند سرستون‌های ایونی یونانی هستند. شاید بتوان منطق دست یافتن به این ریخت‌ها را چنین پنداشت که چون برای سوار کردن و نگه‌داشتن دو تیر در کنار هم بر بالا و دو سوی یک ستون، آن‌ها را با ریسمانی بنام کبال به هم می‌بسته‌اند.

سپس تخته‌ای روی آن‌ها برای بالشتک می‌گذاشتند، این چفت‌وبست و پیچش ریسمان سر تیرها کم‌کم دگرگون‌شده و همانندی چون سرستون ایونی پیداکرده است. در تخت جمشید این آرایه در چند جا یافت می‌شود. همچنین سرستون‌های کله‌گاوی در گودی پشت آن‌ها سر تیرها جای می‌گرفته‌اند و از رانش آن‌ها نیز جلوگیری می‌شده است.

پس هرکدام از این آرایه‌ها در عین اینکه یک آذین بشمار می‌رفتند، دارای منطق نیارشی هم بوده‌اند. پارسیان همواره این گفته ارزشمند را پاس می‌داشتند که “آزموده” را نباید دوباره آزمود. همان‌گونه که میدانیم هنر پیکره (مجسمه) سازی در ایران، چون همدین‌های پیش از اسلام در ایران، هم دین اسلام بت‌پرستی را نمی‌پذیرفتند، چندان رواج نداشته است.

معماری بتکده ازدیس تچار

در ایران کهن جایگاهی بوده بنام “ازدیس تچار” که چون در آن بت می‌پرستیدند، جایگاهی بی‌ارج و ناشایست شمرده می‌شد. گفته‌شده یکی از افتخارات خشایارشا پس از بازگشت از جنگ، ویران ساختن بتکده‌ها بوده است. ازدیس تچار واژه‌ای می‌باشد دربرگیرنده “از + دیس + تچار”، برابر بیرون کشیدن + ریخت و شکل + جایگاه و روی‌هم برابر “بتکده” است.

آثار معماری نقش رستم دربرگیرنده استودان‌های کنده‌شده بر دیواره کوه و کعبه زرتشت می‌باشد. در ساختمان کعبه زرتشت، از کلاوه‌های کردی الگو گرفته‌شده است. گفته‌شده این ساختمان برای نگهداری اوراق کتاب اوستا ساخته شد. همچنین گمان می‌رود نیایشگاهی بوده و در زیر آن سرداب داشته است.

 

برای طراحی داخلی، طراحی نقشه و طراحی نما ساختمان می توانید سفارش خود را به صورت آنلاین در سایت ما ثبت کنید!!

بیشترین ها
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

توسط
تومان