معماری ارگانیک (مصالح بومی)
انسان جدا از طبیعت نبوده و نیست، هر چند در ادوار مختلف ساز جدایی را نواخته، همچنان بخش غیر قابل تفکیک این کلیت پیچیده است. هماکنون که اکثر مردم دنیا در شهرهای محصور در آهن، بتن و سیمان و شهرهایی خاکستری و دودآلود به سر میبرند، این فقدان خود را بیشتر آشکار میکند. اینجاست که بهتر است به گذشته برگشت؛ این که چه راهی را طی کردهایم تا به اینجا برسیم و چه راهی پیش روی ماست. طبیعت همیشه قوانین و آداب خود را داشته و دارد؛ ما به عنوان طراحان و سازندگانی که در این طبیعت قصد خلق داریم، باید قوانین را بشناسیم و از تجربههای پیشینیان در برخورد با طبیعت الگو یا عبرت بگیریم.
معماری ارگانیک کم و بیش همان اجتماع ارگانیک است:
همانطور که یک اجتماع ارگانیک باید از قبول آن چه که از خارج به زندگی تحمیل میشود و با طبیعت و خصوصیات انسان مغایر است، سر باز زند، یک معماری ارگانیک هم نمیتواند مقهور و تسلیم قوانین زیباییشناسی یا ذوق ساده یک فرد باشد. معماری ارگانیک باید به هر انسان چنان مکان مناسبی برای کار و زندگی تقدیم کند که او بتواند از بودن در آن احساس خوشحالی و مفیدبودن داشته باشد.
معماری ایرانی؛ معماری ارگانیک
گرچه از معماری ایرانی در سالهای اخیر به عنوان معماری سنتی ایرانی یاد میشود اما درستتر است که واژه سنتی آن را برداشته و از واژه بومی استفاده کنیم! چرا که این معماری همواره همراه با نوآوریهایی همسو با بوم و محیط طبیعی خود بوده و در هر زمان در نوع خود مدرن است.
معماری ایرانی پیش از اسلام
اگر چه معماری ایران را مجموعهای از سرزمینها و سبکهای مختلف در دورههای زمانی گوناگون تشکیل دادهاند، اما معماری و در نگاهی فراتر، شهرسازی این سرزمین، چه در پیش از اسلام و چه پس از ورود آن، پیرو یک سری از اصول و چهارچوب ها است. از جمله این اصول در معماری دوران پیش از اسلام، احترام به طبیعت و تقدیس آن بوده که چه در کیش «میترائیسم» و چه در دین «زرتشتی» مورد توجه بوده است، تا به آنجا که توجه و احترام به آب و بعدها آتش در ایران اهمیتی خاص مییابد. از این رو میبینیم که عناصر چهار گانه «آب»، «باد»، «خاک» و «آتش» در ایران همواره ستایش میشوند.
حفظ طبیعت با حداقل تصرف در آن
در معماری این دوران بالطبع پاک نگه داشتن طبیعت با حداقل تصرف در آن و هم جواری انسان ایرانی با طبیعت به وفور دیده میشود. از جمله آنها میتوان به مقابر صخره ای دوران ماد و هخامنشی (همچون مقبره صخرهای فرهاد و شیرین در صحنه کرمانشاه)، تخت سلیمان و طاق بستان اشاره نمود.
در مقابر صخرهای، معمار برای قرابت بیشتر با طبیعت در دل آن نفوذ کرده تا برای کاربری مقبره، بیشترین آرامش را خلق کند. این نوع معماری که از آن به عنوان «دست کند» یاد میشود، در دورههای بعدی در روستای « کندوان» تبریز که در دل کوهی از جنس آهک تراشیده شده و روستای «میمند » کرمان که در دل صخرهها و کوه کنده شده است، در مقیاسی وسیع تر ادامه مییابد. حضور آب به عنوان عنصری مهم در طراحی «تخت سلیمان»، «طاق بستان» و معبد «آناهیتا» مورد توجه بوده به گونهای که نقش اول را ایفا میکند.
معماری ایرانی بعد از اسلام
پس از اسلام نیز با تغییر دین ایرانیان، احترام به طبیعت محفوظ میماند و حتی قطع درخت گناه شمرده میشود. سرشت انسان از طین (خاک) برشمرده شده، در نتیجه خاک به خشت و آجر تبدیل گشته و بخش بزرگی از بناهای بیش از هزار ساله ایران را میسازد. از مساجد و مقابر گرفته تا قلعهها، کاروانسراها و بازارهای ایرانی در همه آن ها، خشت و آجر نقشی عمده و اساسی دارد، از جمله:
- گنبد سلطانیه
- مسجد جامع ساوه
- گنبد قابوس
در این دوره علت اساسی ساخت انواع گنبدها و طاقها نبود چوب در مناطق گرمسیری است که معماران را وا میداشت تا از خشت برای این امر بهره برند.
توجه به مصالح بوم آورد؛ راز موفقیت هنر معماری ایران!
توجه به مصالح بوم آورد در هر دو دوره دیده میشود. در معماری ایران به مصالح بوم آورد «ایدری» یا «اینجایی» نیز گفته میشده که نشان از توجه به این موضوع مهم دارد. مصالح بوم آورد، موادی زاده همان محیط هستند که بتوان به وفور آن را یافت و این انتخاب چند حسن دارد:
- ساختمان با محیط خود بیشترین تطابق را خواهد داشت، به عنوان مثال کلبهای چوبی در شمال ایران یا خانهای خشتی در دل کویر هر دو با مواد و مصالح محلی ساخته شده که بیشترین هماهنگی را با محیط ایجاد میکنند.
- هزینههای اولیه ساخت را کاهش میدهد. در مواقع بازسازی مصالح مجدداََ در دسترس بوده و دشواری تهیه آن به حداقل میرسد.
رگههای معماری ارگانیک در معماری ایرانی
با شناخت برخی از ویژگیهای معماری ایرانی و معماری ارگانیک، وجوه مشترک بسیاری را در این دو میتوان یافت، ازجمله:
- توجه به هماهنگی بین ساختمان و طبیعت
- توجه به سایت پروژه و توپوگرافی (پستی، بلندی و شیب زمین)
- حفظ درختان و عناصر موجود
- استفاده از مواد و مصالح بهصورت طبیعی
با نگاهی به روستاها و بناهای تاریخی ایران زمین میبینیم، بناهایی با قدمتی چند هزار ساله کاملاََ مطابق با شرایط محیط زیست خود طراحی شدهاند و با موقعیت قرار گیری خود نهایت تطابق را ایجاد نموده اند. ازجمله روستای ابیانه نطنز که برای ساخت خانهها از خاک همان منطقه استفاده شده و سبب رنگ دلنشین خانه ها و مجموعه شده است.
روستای «ماسوله» و روستای «اورامان» که از شیب برای قرارگیری هر یک از واحد های مسکونی نهایت استفاده را برده و روستای ورکانه همدان که از سنگ به عنوان مصالح بومی در ساخت خانهها و بناهای روستا استفاده شده و همچنین در ساخت یخچالها از خاک حاصل از گودبرداری در جهت ساخت گنبد و دیواره بنا استفاده شده است.
استفاده از مواد و مصالح بومی
مواد و مصالح ساخته شده در معماری ایرانی نیز کاملاََ ارگانیک هستند. ازجمله ملات ساروج که بتن ایرانی بوده و از ترکیب خاک رس، آهک، ماسه، خاکستر، پشم بز یا گوسفند ( یا موی انسان)، لویی یا نی، سفیده تخم مرغ و آب تشکیل شده است. در ساخت این ملات نیز روش تهیه مواد اولیه کاملاََ طبیعی بوده، از جمله برای تهیه خاکستر به گرمابهها مراجعه کرده و ازخاکستر باقیمانده گلخن (آتشدان) استفاده میشد یا برای تهیه موی انسان به سلمانیها مراجعه میکردند تا بدین طریق ملات را مسلح نمایند. پیش از کشف سیمان جهت اندودکاری محلهای مرطوب مانند؛ حمامها، پلها و آب انبارها مانند؛ آب انبار گرمسار و سیوسه پل استفاده میشد.
معماری ارگانیک غرب؛ سبکی همراه با طبیعت
از رویکردهای نوین در طراحی معماری قرن بیستم معماری ارگانیک بود که بیان میکرد:
ترکیب ساختمان با طبیعت و نه تحمیل ساختمان بر طبیعت است. مشخصهی مربوط به اشکال و فرمهای ارگانیک خطوط کنارهی نمای نامنظم است، که به نظر میرسد به خطوط کنارهی نمای گیاهان یا حیوانات زنده شباهت دارند.
مفهوم سبک “ارگانیک” نیز همانند بسیاری از دیگر مفاهیم به کار گرفته شده در معماری از رشتههای دیگر وام گرفته و زمانی که برای معماری و ساختمان به کار میرود، تعیین حدود آن مشکل است. این مفهوم، روابط هماهنگ بین کل و جز را در خود جای می دهد. اما با فرآیندهایی طبیعی مانند، تولد، رشد و مرگ ارتباط دارد.
قوی ترین و قدیمی ترین ساخت و ساز ها
شاید قویترین ساختوساز ها و قدیمی ترین آن ها را معماری انسانهای اولیه در غارها بتوان گفت. یونانیان قدیم نیز به طبیعت به دیده احترام می نگریستند. معبد دلفی بهترین مصداق طراحی شهری یونان باستان است، باتدبیری مشهور به “استقرارآتنی” ساختمان نوع نظام سازهای و ساختمانی مصنوع بشر که خود را با قواعد طبیعت مبتنی بر بهترین استفاده از توپوگرافی، خطوط میزان و رد پای حیوانات هماهنگ میسازد.
نظریات معماران سبک ارگانیک
لئوناردوداوینچی به طبیعت اعتقاد داشت او با کلامی دانته وار نوشته است ” نقاشی فرزند زاده طبیعت است ” و با اشراف به دیرینگی ازلی طبیعت، تا به آنجا پیش رفت که معتقد بود ” نقاشی پایدار میماند زیرا، مستقیماََ از طبیعت سرچشمه میگیرد، درحالیکه موسیقی بلافاصله پس از اجرا میمیرد، این باور، احترام تعصب آمیز و سر سپردگی وی را به طبیعت نشان میدهد. به نظر او هنر باید با طبیعت سازگار باشد، تصویر کلی او از خلاقیت گونهای “نوآوری ضمن حفظ وفاداری” به طبیعت بوده است.
به اعتقاد میکل آنژ، فرمی که هنرمند به مصالح میبخشد نه تنها ذهن هنرمند، بلکه از پیش در خود مصالح وجود دارد. بنابر این هنرمند همواره در کشاکش متافیزیکی با فرم و اسرار طبیعت است و این فرآیندی است مکاشفه آمیز که از طریق آن هنرمند توده فرمی را که از قبل در ذهن خود و نیز در مصالح نهفته است، کشف میکند.
فرم بر اثر بر همکنش با طبیعت است که شکل میگیرد یک موجود زنده برای بقا به قابلیتهایش برای پاسخگویی به محیط وابسته است، چگونگی روابط تضمین کننده بقا عامل مؤثر در ایجاد فرم و تکامل آن است. در دنیای ما هر ایده جدید ریشه در کشف تعدادی از زوایای پنهان طبیعت دارد که به گونه ای شگفتآور از طریق مشاهده و بازتابهای طبیعی آشکار می شوند.
مبانی نظری معماری ارگانیک
چیزی به عنوان یک مبنای نظری مشخص برای مجموعه معماری ارگانیک وجود ندارد. اما شاید سه اصل زیر یک طرح کلی ساده را ارائه دهند:
- طبیعت به عنوان الگو: در نوعی گریز رمانتیک از شهرهای بزرگ و تمدن فنی، ادعا این بود که طبیعت و قوانین آن تنها راهنما و آموزگار است.
- فردگرایی: در فلسفهای که گرایشهای روشنگری را مورد شک قرار میدهد، به کمک واسطههای روانشناختی، خود مختاری فردی و شخصیت مستقل فردی ترغیب میشود.
- ملی گرایی: همبستگی با کشور، فرهنگ، مذهب و سنتهای خود که در کنار بینش جهان وطنی جنبش فردگرایی قرار گرفته است.
آشنایی با تاریخچه معماری ارگانیک
معماری ارگانیک در آمریکا در قرن ۱۹ توسط فرانک فرنس و لویی سالیوان شکل گرفت، اوج شکوفایی این نظریه را میتوان در نیمه اول قرن بیستم در نوشتارها و طرح های فرانک لوید رایت مشاهده کرد، به اعتقاد فرانک فرنس براساس نظریه ارگانیک همه فرمهای طبیعی پویا هستند.
سالیوان از پایهگذاران مکتب شیکاگو و معماری مدرن در آمریکا بود و اعتقاد بسیار زیادی به فرمهای طبیعی و سبک ارگانیک داشت، سالیوان به روشی معتقد بود که مشابه پروسه خلقت در طبیعت بود، او برای اولینبار اصطلاح فرم تابع عملکرد را بیان نمود. سالیوان فرم تابع عملکرد را در پروسه رشد و حرکت طبیعی میدید.
فرانک لوید رایت، معمار مشهور این سبک، خود اصطلاح ” معماری ارگانیک” را با واژههای دیگری نظیر پویا، حیاتی، جوهری و همهجانبه تعریف کرده است و با این مترادف سازیها منظور خود را از واژه “ارگانیک” که معادل فارسی آن “اندام واره ای” است، مشخص میسازد.
در این سبک می توان به برخی از اصول مهم آن اشاره نمود:
- حداقل دخالت در محیط طبیعی
- تلفیق حجم ساختمان با محیط طبیعی به گونهای که هر یک مکمل دیگری باشد.
- استفاده از مصالح محیط طبیعی ماننده صخره چه در داخل و چه در خارج بنا
- نمایش مصالح به همانگونه که هست چه سنگ باشد چه چوب و چه آجر!
از نظر وی «ارگانیک یعنی تلفیق شدن کل مجموعه» و در مورد ساختمان ارگانیک معتقد بود «ساخته شده توسط افراد از درون زمین، با تمهیداتی که خود در نظر میگیرند و با توجه به زمان، مکان، محیط و هدف، ممکن است آن را ساختمان محلی “FOLK” بخوانیم.
رایت در ۲۰ مه ۱۹۵۳ در تلیسین معماری ارگانیک را در نه عبارت زیر تعریف کرد:
- طبیعت: فقط شامل محیط خارج مانند ابرها درختان و حیوانات نمیشود، بلکه شامل داخل بنا و اجزا و مصالح آن میشود.
- ارگانیک: به معنای همگونی و تلفیق اجزا نسبت به کل و کل نسبت به اجزا است.
- شکل تابع عملکرد: عملکرد صرف صحیح نیست بلکه تلفیق فرم و عملکرد و استفاده از ابداع و قدرت تفکر انسان در رابطه با عملکرد ضروری است. فرم و عملکرد یکی هستند.
- لطافت: تفکر و تخیل انسان بادی مصالح و سازه سخت ساختمان را به صورت فرم های دلپذیر و انسانی شکل دهد،همان گونه که پوشش دخرت و پل بوته ها شاخه های آن ها را تکمیل میکند، مکانیک ساختمان باید در اختیار انسان باشدونه برعکس.
- سنت: تبعیت و نه تقلید از سنت، اساس تفکر معماری ارگانیک است.
- تزیینات: بخش جدایی ناپذیر از معماری است. رابطه تزیینات با معماری همانند گل ها با شاخه های بوته می باشد.
- روح: روح چیزی نیست که به ساختمان القا شود بلکه باید در درون آن وجود داشته باشد و از داخل به خارج گسترش یابد.
- بعد سوم: برخلاف اعتقاد عمومی بعد سوم عرض نیست بلکه ضخامت و عمق است.
- فضا: عنصری است که دایما باید در حال گسترش باشد. فضا یک شالوده پنهانی است که تمام ریتمهای ساختمان باید از آن منبعث شود و در آن جریان داشته باشد.
معروفترین معمار سبک ارگانیک
سرآمدترین معمار این سبک «فرانک لوید رایت» معمار امریکایی است که پروژههایی همچون خانه «روبی» در شیکاگو، خانه «کافمن» ( خانه آبشار) و موزه «گوگنهایم نیویورک» را طراحی و اجرا نمود.
رایت معتقد بود «هیچ خانه ای نباید روی تپه باشد بلکه باید جزئی و برآمده از طبیعت باشد تا تپه و خانه بتوانند با هم زندگی کنند و خوشحالی هر یک به لحاظ وجود دیگری باشد.
خانهی آبشار رایت در پنسیلوانیا
خانهی آبشار یا فالینگواتر که به آن «اقامتگاه کافمن» نیز گفته میشود، خانهای است که معمار معروف آمریکایی، فرانک لوید رایت، در سال ۱۹۳۵ در پنسیلوانیای آمریکا طراحی کردهاست و جز یکی از برترین آثار معماری قرن بیستم بهشمار میرود. این خانه در نزدیکی شهر پیتسبورگ و به سبک «معماری اُرگانیک» ساخته شدهاست. محاسبات فنی این بنا را ویلیام وسلی پیترز انجام داد.
سبک معماری ارگانیک (خانه آبشار)
خانه آبشاری یا درخت کاج همان خانهای است که توسط معمار سرشناس فرانک لیود رایت در سال ۱۹۳۵ در یکی از روستاهای جنوب غربی پنسیلوانیا (۴۳ مایلی (یا ۶۹ کیلومتری) جنوبیترین منطقه پیترز برگ طراحی شد.
بخشی از این خانه با عنوان زیباترین طرح روی قسمتی از آبشار رود بیرران در بخش میل ران از شهرستان استی وارت، استان فیات پنسیلوانیا نیز لورل از ناحیه هیلدز کوهستانی آلیجنی در زمان کمی پس از ارائه طرح مذکور توسط رایت ساخته شد.
در بین لیست اسامی زندگی بخش اسمیت سونیان که از ۲۸ مکان تشکیل شده تحت عنوان «۲۸ جای دیدنی قبل از مرگ» قرارگرفته، ارائه این طرح در سال ۱۹۶۶ میلادی خود یک رویداد مشهور و تاریخی ملی است. در سال ۱۹۹۱، اعضای مؤسسه معماری آمریکا به این طرح نام بهترین کار تمام وقت معماری آمریکایی را دادند و نیز در سال ۲۰۰۷ طبق AIA (American’s Favorite Architecture) 29 ردیف در لیست برگزیده معماری آمریکا و بهطور مخفیانهای شکل گرفت.
طرح داخلی این خانه آبشاری یک ناحیه را برای نشستن شکل میداد، که این نیز توسط رایت برنامهریزی شده بود. خانه آبشاری به عنوان یکی از بزرگترین شاهکارهای رایت برای هر دو خاصیت پویاییاش و نیز برای پیوستگی و یکپارچگیاش به طرز قابل توجهی با محیط پیرامونش وفق داده شده بود.
خانه آبشاری به عنوان یک سبک معماری خاص از فلسفه سازمانی و ذاتی رایت معرفی شد.
نتیجه گیری معماری ارگانیک ایرانی و غرب
اگرچه معماری ارگانیک را با کارهای معماران بزرگی همچون لویی سالیوان، فرانک لوید رایت و آلوار آلتور میشناسیم و آن را از زیر مجموعههای سبک معماری مدرن غرب میدانیم اما با بررسی اصول و مبانی نظری این سبک معماری و نتایج حاصل از آن در قالب ساختمانهای بنا شده آن را بسیار نزدیک به معماری ایران در گذشته در مییابیم.
بدون شک معماران بزرگی چون « لوکوربوزیه»، «فرانک لوید رایت»، «لویی کان» و « ماریو بوتا» در سبکهای شخصی خود بی اطلاع از معماری و تمدن ایران نبودهاند و هریک بر روی معماریهای موفق زمانه خود مطالعاتی داشته اند.
با شناخت بیشتر از معماری بومی، قدر اندوخته چند هزار ساله خود را بیش از پیش دانسته و از آن به عنوان پایهای برای ارتقای سطح معماری امروز ایران بهره ببریم، یعنی با تلفیق دانش بومی و جدید معماری که توسط معماران مطرح صورت پذیرفته و تکنولوژی جدید بتوانیم هنر معماری را ارتقا بخشیم.
برای طراحی داخلی، طراحی نقشه و طراحی نما ساختمان می توانید سفارش خود را به صورت آنلاین در سایت ما ثبت کنید!!